گفتگوی روزنامه اصفهان زیبا با شهردار تودشک

 

گفت‌وگو با رسول يوسفى؛ شهردار تودشك

 

ضمن عرض سلام و تبريك ميلاد با سعادت مولاي متقيان علي (ع) خدمت همه همشهري هاي عزيزم،از اينكه چند وقتي درگير بودم و كمتر تونستم در خدمت شما باشم معذرت مي خوام.امروز باز داشتم راجع به تودشك خودمون تو دنياي مجازي سرچ مي كردم كه بر خوردم به مصاحبه شهردار محترم شهرمون آقاي يوسفي عزيز با روز نامه اصفهان زيبا.خودتون بخونيدش.

 

واسه دیدن لینک اصلی مطلب اینجاکلیک کنید.

 

راستي فردا روز پدر هم هستش. نمي دونم پدراي بزرگوار چه گناهي كردن كه مثل مادرا روزشون بازتابي بين مردم نداره و اونجور كه بايد ازشون ياد نميشه.

من همينجا دست همه پدراي خوب شهرمون را مي بوسم و روز پدر را به همشون تبريك مي گم.

 

 تولد امام علی (ع) و روز پدر مبارک!

ميلاد مولاي متقيان و روز پدر مبارك!!

  

 

 

فعال نبودن شهرك صنعتى، مانعى جدى براى پيشرفت

 

مريم قدسيه: به دليل داشتن سابقه‌ى مديريتى چند ساله، با تسلط و نفوذ خاصى از ويژگى‌ها، مشكلات و موانع شهرش سخن مى‌گويد، در عمق صحبت‌هايش رگه‌هايى از تلاش و پشتكار نهفته است. ‌ ‌

رسول يوسفى شهردار تودشك يكى از شهردارانى است كه با اشتياق پاى ميز مصاحبه نشست. ‌

 

 

مصاحبه روزنامه اصفهان زيبا با شهردار تودشك

 

 

  ابتدا كمى پيرامون تاريخچه و موقعيت شهرتان سخن بگوييد؟

شهر تودشك در جاده ترانزيتى اصفهان ـ نايين قرار دارد و جمعيت آن حدود 4200 نفر است. اين شهر تا سال 81 روستا بود و از آن زمان به شهر تبديل شده است. 80 درصد مردم آن جا با سواد بوده و كلاً مردمى فهيم دارد. تودشك شهرى كوهستانى، سردسير و جاذبه‌هاى گردشگرى آن شامل خانه‌هاى قديمى بازمانده از دوره سلجوقيان مى‌باشد و به طور كلى اگر به آن توجه شود داراى پتانسيل خوبى براى جذب گردشگر است. ‌ ‌

   با توجه به اين كه گفتيد شهرتان داراى جاذبه‌هاى گردشگرى است، با چه مشكلاتى براى جذب توريست مواجه هستيد؟

بله، شهر ما بين 2 منطقه كويرى قرار گرفته و منابع طبيعى خوبى دارد اما كسى به آن توجه نكرده و نمى‌كند. در واقع اين پتانسيل بالقوه، بالفعل در نيامده است. ‌ ‌

   يكى از مشكلات در بسيارى شهرها، ساخت و سازهاى غيرمجاز است، آيا شما نيز در تودشك با اين مشكل مواجهيد؟

خير، تودشك با وجود اين كه شهر كوچكى است، مردم با فرهنگى دارد و على‌رغم اين كه 6 سال بيشتر از شهر شـدن آن نمـى‌گـذرد، مردم آن فرهنگ شـهــرنشينـى دارنـد و بـه طـور منـظـم برنامه‌هايشان را با ما هماهنگ مى‌كنند. ‌ ‌

   شهر تودشك از زمان تاسيس تاكنون چند شهردار داشته و چهره‌ى آن در اين مـدت نسبت به قبل چه تغييراتى كرده است؟

اين شهر در حال حاضر امكاناتى چون آب و برق و ضوابط شهرسازى را پيدا كرده در حالى كه قبلاً از آن محروم بوده است. من دومين شهردار آن جا هستم و شهردارى قبلى آقاى عبادى بود.  با توجه به اين كه در شروع كار ايشان تودشك از روستا به شهر تبديل شد، فعاليت خوبى داشتند.

احداث ساختمان شهردارى، به هنگام نمودن طرح هادى روستايى به شهرى و احداث بلوار اصلى شهر در زمان ايشان انجام شد. اما كلاً چون تودشك در گذر جاده‌ى اصلى قرار دارد، چهره‌ى شهرى داشته و دارد. ‌ ‌

   شما براى بزرگداشت يكصدمين سالگرد شهردارى‌ها، چه برنامه‌ريزى كرده‌ايد؟

يكـى از بـرنـامـه‌هـاى ما در اين رابطه برگزارى يك همايش دانشجويى و دعوت از حدود 350 دانشجو با اساتيد براى شركت در آن بود. معرفى شهروندان نمونه و اجراى پروژه‌هاى عمرانى و بهره‌بردارى از آنها از ديگر برنامه‌ها است. ‌ ‌

   در زمينه‌هاى فرهنگى چه كرده‌ايد؟

ما به تازگى اقدامات فرهنگى خوبى را آغاز كرده‌ايم كه از نمونه‌هايش مى‌توان به همايش دانشجويى اشاره كرد. البته درصدد برگزارى همايشى براى معرفى فرهنگ و سنت شهرمان هستيم.

   مشكل يا مشكلات اصلى در شهر شما و جلوى راه توسعه‌ى آن چيست؟

عمده‌ترين مشكل ما عدم درآمد كافى است و علت آن فعال نبودن شهرك صنعتى در تودشك مى‌باشد. بنابراين درآمدها كفاف هزينه‌ها را نمى‌دهد. شهردارى نيز با مشكل كمبود اعتبار مواجه است و ما نمى‌توانيم رشد چندانى داشته باشيم.

 

  ارتباط مردم با شهردارى شهرتان چطور است؟

ارتباط و ميزان مشاركت مردم با شهردارى در شهر ما عالى است. ‌

   نظرتان پيرامون اين همايش و همايش‌هاى از اين دست چيست؟ و به نظرتان تا چه حد در فراهم ساختن بستر اعتمادسازى مردم از شهردارى موثر است؟

اين همايش‌ها از هر جهت عالى است و آگاهى‌هاى فوق‌العاده‌اى را به شهرداران مى‌دهد. ‌ ‌

در بحث اعتمادسازى هم تاثير فراوانى دارد چون به وسيله اين همايش‌ها مردم تازه متوجه مى‌شوند كه شهردارى چه مى‌كند. ‌ ‌

   وضعيت اشتغال در تودشك چگونه است؟

اكثر مردم فرهنگى هستند. شغل قديم در آنجا هم توليد فرش نايين بود كه به دليل كسادى بازار آن ديگر توليد نمى‌شود. ‌ ‌

   از سابقه مديريتى خود بگوييد؟

بنده مدت 24 سال در شهردارى ورزنه  مسوول ادارى و مالى بودم و مدت سه سال هم در سمت شهردار ورزنه فعاليت مى‌كردم، هم‌اكنون نيز 6 ماه است كه شهردار تودشك شده‌ام.

   در پايان نظرتان را در مورد مديريت‌هاى كوتاه مدت و بلندمدت بگوييد

به نظر من تعويض مديريت هر چند سال يكبار لازم است اما تغيير زود به زود و هر چند ماه يك بار نتيجه‌ى برعكس دارد چون تمام برنامه‌هايى كه يك شهردار با شوراى شهر مى‌ريزد تا شروع و به انجام برسد، منتفى مى‌شود ولى اگر حدود 4 سال يك بار اين كار انجام شود نتيجه‌ى بهترى خواهد داشت.

 

 مشخصات روزنامه نگار و ثبت مقاله
s.yavary
كد خبر نگاري :
پست الكترونيكي :
تاريخ و زمان ارسال :1387/02/02 - 11:45:32

عید ولادت مولای متقیان مبارک

سلام

بعد از یه غیبت طولانی فقط اومدم عیدو به همه دوستان و عزیزانی که به ما لطف دارن و همه همشهریان گل تودشکی تبریک بگم

تولد امام علی (ع) و روز پدر مبارک!

روز پدر مبارك

علی ای همای رحمت تو چه آيتی خدا را    
که به ما سوا فکندی همه سايه ی هما را    

    دل اگر خدا شناسی همه در رخ علی بين
       به علــی شناختم من به خدا قســم خدا را
 

 

 علی علیه السلام  و زیبائیها:

زیباترین ولادت: تنها کسی که در داخل خانه خدا بدنیا آمد، اوست.

زیباترین نام: بنا بر روایات متعدد، نام علی مشتق از نام خداست.

زیباترین معلم: علی تربیت شده دست پیامبر (ص) بود.

زیباترین سخنان: به تعبیر بسیاری از بزرگان، نهج البلاغه برادر قرآن کریم است.

 

تولد در خانه خدا

مکه در يکي از ماه هاي حرام، ماه رجب، پذيراي مقدم زيارت کنندگان خانه خدا بود. زائران با آداب و مناسک خود به گرد خانه خدا طواف مي کردند، گاه پروردگارشان را مي خواندند و گاه بت ها را. و آن روز نيز که روز جمعه سيزدهم ماه رجب بود در اطراف خانه کعبه ازدحام عجيبي برپا بود. در اين جمع تنها يک زن بود که به جاي عبادت بت، خدا را عبادت مي کرد، شرک و کفر بر روحش سايه نينداخته بود. او دين حنيف داشت، همان دين جدش ابراهيم خليل الرحمن، و او نيز در اطراف خانه خدا طواف مي کرد، و از خدا مي خواست تا وضع حملش را آسان کند.

او فاطمه دختر اسد بن هاشم بود و فرزندي را به بار داشت. و تقدير چنين بود که اين فرزند تولدي مبارک و استثنايي داشته باشد... تولد در خانه خدا...

فاطمه با خدا راز و نياز مي کرد. ناگهان در خود احساس دردي شديد کرد، دردي که فاطمه آن را به خوبي مي شناخت، آخر اين پنجمين حمل او بود، او قبلاً چهار بار ديگر اين درد را در خود احساس کرده بود. فاطمه مضطرب و پريشان شد، او در ميان جمعيت غوطه مي خورد و طواف مي کرد، پس از اين احساس از طواف باز ايستاد ولي موج جمعيت او را به اين سو و آن سو مي کشاند. و درد هر لحظه شديدتر و شديدتر مي شد.

چه مي دانست که خدا چه سرنوشت افتخار آميزي براي او و نوزادش رقم زده است.

فاطمه به دنبال پناهگاهي مي گشت، مأمني که او را از چشم مردم پنهان کند، و سرانجام آغوش گشوده کعبه را در برابر خود ديد. فاطمه قدم به درون خانه کعبه گذارد. و اين تقدير الهي بود که مرد خدا در خانه خدا قدم به صحنه حيات پر افتخار خود بگذارد.

نامش را علي نهادند؛ و با علي، موجودي ديگر نيز موجوديت گرفت، موجودي عزيز، گرانبها و بس کمياب. همان چيزي که بايد راز سعادت جامعه ها را در آن جست، و در آن هنگام جوامع سخت از آن نهي شده بودند، جهان، "عدل" را نه مي فهميد و نه مي شناخت. ميلاد علي با تولدي ديگر همراه بود؛ تولد عدل...

 

نسب علي (ع)

نسبت که به معناي اصل و نژاد است. از عوامل مؤثر در ساختار وجودي انسان و تشکيل دهنده شخصيت اوست. طبق گفته قرآن و روايات و ائمه معصومين و نيز علم روانشناسي، فرد بسياري از صفات و روحيات خود را از طريق وراثت به ارث مي برد. حضرت علي (ع) به داشتن اين ويژگي ممتاز بوده که اجداد طاهرش همگي از نظر فضليت و بزرگواري معروف و مشهور بودند. پدر و مادر حضرت علي (ع) هر دو از خاندان هاشم بودند و اين خانواده، در فضايل اخلاقي و صفات والاي انساني، در ميان عرب و قريش، زبان زد همگان بود و شجاعت و تيزهوشي و زيرکي، از امتيازات آنها به شمار مي رفت و همه اين فضايل، در حد اعلاي خود به علي بن ابيطالب به ارث رسيد.

پدر علي (ع)

يکي از شخصيت هاي نقش آفرين صدر اسلام، حضرت ابوطالب پدر حضرت علي (ع) و عموي بزرگوار پيامبر خدا (ص) است. او يکي از ده فرزند عبدالمطلب و خود از بزرگان مکه و رئيس قبيله بني هاشم، و سراسر وجودش، سرشار از بخشش، مهرباني و فداکاري در راه آيين توحيدي بود. ابوطالب بعد از وفات عبدالمطلب، سرپرستي پيامبر اکرم (ع) را به عهده گرفت و بعد از اينکه پيامبر به مقام رسالت رسيد، در راه هدف مقدس ايشان که همان گسترش آيين يکتا پرستي بود، با تمام وجود جانبازي و فداکاري کرد تا آنجا که گفت: «تا جان دارم، از محمد دفاع مي کنم.» او سرانجام در سال دهم بعثت در سال 64 سالگي ديده از جهان فروبست. حضرت علي (ع) مراحل آغازين کودکي را در دامان تربيت چنين پدري بزرگوار رشد يافت.

مادر علي (ع)

مادر گرامي حضرت علي (ع) فاطمه دختر اسد از فرزندان هاشم است. وي از نخستين زناني بود که به پيامبر ايمان آورد و در دوران کودکي پيامبر، مدتي سرپرستي او را به عهده داشت. از اين رو، پيامبر اکرم ضمن تکريم وي، با تعبير مادر از او ياد مي کرد و حتي هنگام رحلت فاطمه بنت اسد، پيامبر اکرم بسيار متأثر شده و پيراهن خود را بر او پوشانده و بر او نماز خواند و فرمود: «خداوند است که زنده مي کند و مي ميراند. اي خدا، به حق من و همه انبياي پيش از من، مادرم فاطه بنت اسد را ببخشاي و دليل و برهانش را بر او تلقين کن و جايگاهش را وسعت بده، همانا که تو را ارحم الراحمين هستي».

 کنيه علي (ع)

در فرهنگ عرب، کنيه اسمي غير از نام اصلي شخص است، که براي مردان با کلمه اَب و اِبن، و براي زنان با اُم و بنت مي آيد و غالباً براي تعظيم و تکريم شخص به کار مي رود. حضرت علي (ع) هم کنيه­هاي مختلفي داشت: از جمله:

ابو تراب که کنايه از هم نشيني آن حضرت با خاک و سجده هاي طولاني ايشان داشت. در سال دوم هجري، علي (ع) روزي زمين خوابيده و مقداري گرد و غبار بر لباسش نشسته بود. در اين هنگام پيامبر اسلام بر بالين ايشان آمد و با خطاب «يا ابوتراب» آن حضرت را بيدار کرد. از آن زمان آن حضرت به اين کنيه مشهور شدند. ابوريحانتين: اين کنيه را هم پيامبر براي ايشان قرار داد و به معناي پدر دو ريحانه بهشت، امام حسن (ع) و امام حسين (ع) است.

القاب علي (ع)

در فرهنگ اعراب، لقب اسمي غير از اسم اصل شخص و نامي است که کسي به آن شهرت مي يابد. لقب بر مدح يا ذَمّ شخص اشاره دارد. القاب حضرت علي (ع) فراوان است و همگي دلالت بر مدح حضرت علي (ع) مي کنند؛ از جمله:

يعسوب الدين و يعسوب المؤمنين: ابن ابي الحديد که از بزرگان اهل سنت است، در اين باره مي گويد: اين دو لقب را پيامبر اکرم (ص) در دو نوبت به علي بخشيد. يک بار به او لقب يعسوب الدين را داد؛ يعني مالک و رئيس و حاکم دين، و در نوبت ديگر فرمود: يعسوبُ المؤمنين؛ يعني آقا و رئيس مؤمنان.

مرتضي لقب ديگر حضرت علي (ع) به اين معناست که رفتار و کردار آن حضرت، مورد پسند خدا و رسول خداست. از ديگر لقب هاي آن حضرت، مي توان به اسدالله (شيرخدا)، حيدر (شير بيشه ايمان) و  کاشِفُ الکَرب (برطرف کننده غم) اشاره کرد.

نهج البلاغه علي (ع)

یکی از گنجينه هاي جاويد و درخشان علم علوي كه از روح بلند پيشواي پرهيزكاران حضرت امير مؤمنان (ع) سرچشمه گرفته است، كتاب گرانسنگ "نهج البلاغــه" است. نهج البلاغــه برگزيده اي از خطبه ها نامه ها و سخنان كوتاه و حكمت آميز علـي (ع) و قطره اي از اقيانوس بيكران معارف الهــي است. مجموعه اي نفيس از سخنان زيباي امير كلام حضرت علي (ع) كه گذشت روزگار نمي تواند غبار كهنگي بر آن بنشاند. ستاره اي درخشان در آسمان علم و معرفت و هنر و ادب كه تا هميشه بر تارك علوم اسلامي خواهد درخشيد. تأمل و تعمق در محتواي نهج البلاغــه مي تواند ما را با گوشه هايي از مكتب مولاي دنيا و دنيا پرستي حماسه حكومت عدالت دعا و مناجات مؤمنان در بخشهاي الهيات، شجاعت، تهذيب اخلاق، سلوك و عبادت و... آشنا سازد. توجه به اين كتاب شريف يكي از نيازهاي نسل امروز جامعه اسلامي است.

 

و علي (ع) مي آيد ...

ساقه هاي نيلوفري از پايه هاي عرش بالا رفته و سرير ولايت را به عطر وجودي خود آراسته اند، تا او بيايد و بر تکيه گاه پوشيده از رازقي آن تکيه زند. درون کعبه چه غوغايي است امروز! ملائک، بال در بال گستره آسمان ها را پوشانيده اند و جبرائيل و ميکائيل و اسرافيل حلقه خانه کعبه شدند تا پر به نور وجود او بسايند! طنين نام او هلهله شادي ملائک است. جام هاي افلاکي عاشقان به سوي او مي آيند و گيسوان سياه شب به يمن وجود او گل خنده هاي نقره اي را در ميان آبشار آسماني اش تقسيم مي کند؛ چرا که امشب علي (ع) مي آيد!...

و جمعه چه شکوهي دارد و اين جمعه شکوهي ديگر!... 13 رجب سال سي ام از عام الفيل! آسمانيان طبق طبق نور مي آوردند، آن گاه که ديوار کعبه شکافته شد و فاطمه بنت اسد قدم به درون کعبه نهاد که علي اعلي خانه خويش را از براي قدوم مبارک او آماده کرده بود ... و او آمد که نام خود را از خدا گرفته بود و آمده بود تا بت هاي خانه را در هم بشکند و بر پشت بام آن نداي يگانگي و توحيد ذات مقدس خداي تعالي را سر دهد و او را تقديس کند و فرياد حق طلبي اش را از ميان کفرها و نفاق به گوش جان هاي عاشقان برساند و پرواز شور آفرين کبوتران عشق را جاني تازه بخشد.

 معشوق خدا

آسمانيان همه از شراب عشق علي (ع) نوشيده اند و لب از جام وصال او تر کرده اند و اينکه زمنيان را فرصتي است تا در چشمه جوشان معرفت او تن بشويند و به نور وجودي او رخ برگشايند؛ او که معشوق خداوند است و محمد (ع)، در خانه خدا، خانه عشق و شوريدگي پا به عرصه خاکي نهاد. او علي است و خدايش اعلي. او که مهتاب سپيدي رويش را از او دارد و کوچه ها همه بي قرار اويند و پنجره ها در انتظار قدوم مبارکش. او که چشمانش همه حديث و اعجاز است و نگاه هستي بخشش پياله جان ها را از شور زندگي، عشق و شيدايي لبريز مي کند؛ او معشوق خداست.

 طبيب دردمندان

ياس ها و نرگس ها در بي کران هاي گذرگاه هستي، عرشيان و زمينيان را در هاله اي از عطر و رويا مي برند؛ چرا که عطر وجودشان را از وجود علي (ع) به وديعت گرفته اند! آب هاي همه درياها از انعکاس نام او مي درخشند و مي خندند و نسيم هاي بهاري، در وزش لابه لاي شاخ و برگ هاي بيدهاي مجنون نام او را زمزمه مي کنند و نغمه خوش طنين نام اوست که اين گونه بلبلان عاشق را به ترنم در آورده است و بهشت براي خاطر او تمام زنبق هايشان را نثار زمينيان کرده است! او علي است؛ طبيبي که هر کجا که لازم باشد بر زخم ها مرهم مي نهد و دل هاي نابينا و گوش هاي ناشنوا و زبان هاي بي کلام را درمان مي کند. او علي (ع) است که غفلت و ناداني و حيرت و سرگرداني را معالجه و روشني هاي حکمت و عرفان را تقديم دل ها و جان هاي تشنه عاشقان الهي مي کند.

 مردي از تبار نور

مردي مي آيد از تبار نور، از تبار عاشقان و شوريدگان. مردي که محمد (ص) از گل خنده هاي نگاه او نشاط مي يابد و ابوطالب در نيمه شب هاي بيداري دل، با او راز دل مي گويد و فاطمه بنت اسد باغ چشمانش را به روي او مي گشايد تا گل شادماني را آبشار لبخند او شکوفا کند. مردي که طلوع مهرانگيز نگاهش ديگر بار حلاوت وصال و عشق را در چشمه لايزال به جان پاکان مي نوشاند و پياله حيات عاشقان از نگاهش لبريز مي شد. علی، فصيح ترين شعر حيات و زيباترين آواز آفرينش بود.

حداكثر سرعت

سلام به همه

از اينكه مطلب جديد نمي نويسيم شرمندم چه مي شه كرد گرفتاري ديگه.

يه چيز جالب ديدم گفتم در موردش مطلب بنويسم شما هم با خبر شيد.

حد اكثر سرعت

من روزي كه رفتم گواهينامه بگيرم تو كتاب آيين نامه خوندم كه حداكثر سرعت در خيابان ها 30 كيلومتر. اما در تودشك اين سرعت بايد 20 كيلومتر باشه.

عزيزان كه مسئول هستيد اخه با اين خيابان پر از چاله چوله 10 كيلومتر ميشه برن. اول فكري به حال خيابان بكنيد بعد تابلو سرعت كار بزاريد.

من نمي دونم چي بايد گفت قضاوت باشه براي همشريان و بازديد كنندگان اين وب.

 

سيستم آبرساني تودشك

سلام

اميدوارم حال همه دوستان عزيز خوب باشه و هميشه در پناه حق موفق باشيد

با توجه به كم آبي موجود كه هميشه با شروع فصل گرم تابستون بوجود مياد به ذهنم اومد يه مطلبي در مورد سيستم آب رساني محله تودشك بنويسم . البته زياد خبر از قديم ندارم ولي اون چيزي رو كه تحقيق كردم و شنيدم رو واسه عزيزان مي نويسم . ما رو از نظرات خودتون بي خبر نزارين.

 

سيستم آبرساني محله تودشك

محله تودشك از حدود 50 سال پيش با دو سيستم آبرساني از مايه حيات تغذيه ميشده

1-     رشته قنات شرقي تودشك

اين رشته قنات از محله صادق آباد در سمت شرقي تودشك شروع شده و مسيري حدود سه  كيلومتر رو براي انتقال آب شور به داخل محله تودشك طي ميكنه بله درست شنيدين آب شور ،‌اونطوري كه بنده از استاد فضل الله مغني عزيز و زحمت كش شهر تودشك شنيدم رشته قنات تودشك از دو بخش تشكيل شده كه يك بخش آب حدودا شيريني داره و بخش ديگه اين رشته قنات آب حدودا تلخي داره كه با مخلوط شدن اين دو بخش كلا آب قنات تودشك شور ميشه .

قنات تودشك

البته همون طوري كه عزيزان ميدونن اين آب براي استفاده شرب مصرف نمي شه بلكه عمدتا براي مصارف شستشو و خب آبياري باغ ها و زمين هاي كشاورزي تودشك استفاده ميشه .

 

اين رشته قنات پس از طي مسير بيابوني وارد محله شده در بدو ورود محلي به نام رخشتشوخانه (كيچو) وجود داشت كه خب الان به خاطر عدم استحكام از بين رفته ولي قبلا مردم براي استفاده از آب قنات و مصارف بهداشتي و شستشوي رخت و لباس وظروفشون ازش استفاده مي كردند.

قنات تودشك از داخل يه سري منازل عبور ميكنه و داخل منازلي هم كه آب ازشون عبور ميكنه بعضا محلي براي استفاده ازآب قنات ديده ميشه ، بعد از اون اين آب وارد حوضچه كوچيك آبنماي جنبي مسجد جامع تودشك كه به همت شهرداري محترم تودشك ساخته شده ميشه و تصوير زيبايي رو براي محل بوجود مياره البته خوب اين حوضچه محلي براي شرب آب گله تشنه گوسفندان تودشك هم هست كه معمولا ظهرها تصوير زيبايي از حضور تعداد زيادي از گوسفندان در كنار اين آبنما رو ميشه مشاهده كرد .

 

آبنما

 

خب بعد از اين آبنما آب پر بركت قنات تودشك وارد محلي به نام رختشور خانه ميشه كه خب بازم محلي براي استفاده از آب به عنوان مصارف خانگي هست و بعد از اون وارد حوض اصلي ذخيره آب براي استفاده آبياري زمين هاي كشاورزي ميشه .

 

حوض اصلي

اين آب پس از طي اين مسير طولاني وارد زميني ميشه و طراوت و زيبايي رو به باغات و زمين هاي كشاورزي تودشك هديه ميكنه !

 

 

 

1-     سيستم آب رساني آب شيرين

خدا رحمت كنه اموات اونايي رو كه همت ساخت آب انبار قشنگ محله تودشك رو داشتن و اين بناي به ياد موندني رو خلق كردند!

در توضيح اين سيستم آب رساني بايد خدمت عزيزان عرض كنم كه تا قبل از پيروزي انقلاب اسلامي آبرساني محله تودشك به اين صورت بوده كه آب از روستاي ممباشي در قسمت شمال تودشك با جوي هاي خاكي از كوه سرازير شده و پس از طي يه مسير خيلي طولاني وارد محله تودشك ميشد و اين جوي از وسط خيابون اصلي فعلي عبور ميكرده و آب رو وارد حوضچه اي به نام غدير ميكرد تا پس از ته نشين شدن گل همراه با آب و يه كمي صاف شدن اين آب مورد استفاده شرب اهالي قرار بگيره

توي عكسايي كه اين زير هست شما فكر كنين جوي از وسط خيابون داره عبور ميكنه و غدير رو در محل كنوني ستاد باز سازي عتبات عاليات فرض كنيد! و اما پس از اينكه آب يه خورده صاف شد از طريق يه سوراخ وارد مخزن آب انبار محله تودشك ميشد تا بعدا مورد استفاده قرار بگيره .

 

اما بعد از انقلاب از سال هاي حدود 1358 مردم تودشك اقدام به خريد آب شيرين حيدر آباد در سمت شمالي تودشك كردند و با لوله كشي اين آب رو به محله تودشك آوردند و براي ذخيره اين آب مخزن بزرگي رو در بالاي كوه در مسير اين لوله ساختند تا اين آب بعد از ذخيره شدن در اين مخزن وارد محله تودشك بشه .

 

از بعد از انقلاب تا حدود پنج شش سال قبل تنها منبع تامين آب شيرين براي تودشك همين سيستم آب رساني و آب شيرين حيدر آباد بود ولي با همت مسئولين استان و دولت وقت جمهوري اسلامي و با توجه به كمبود آب و افزايش جمعيت محله و كلا شهر تودشك آب لوله كشي شهري به اين آب اضافه شد تا تكميل كننده اين سيستم براي مردم تودشك باشه يادم مياد روزهايي رو كه بايد براي تامين آب شرب مصرفي با ظرف از آب انبار آب تهيه ميكرديم و مردم يه مسيري رو براي رسوندن آب هر روز بين خونه ها تا آب انبار هر روز طي ميكردند.

دست دست اندركاران اين همت بزرگ درد نكنه و خدا توفيق خدمت به مردم رو ازشون نگيره .

 

و اما در چند ماهه اخير يعني اواخر سال 1386 تا الان اداره آب و فاضلاب اقدام به ساخت يه منبع بزرگتر در فاصله بيشتري از سطح زمين بر روي همون كوههاي اطراف تودشك براي تامين بهتر آب براي عزيزان تودشكي كرده . اين مخزن بيش از سه برابر مخزن قبلي توانايي ذخيره آب شيرين رو داره يعني حدود 1000 متر مكعب اون مخزن قبلي يعني فعلي حدودا 300 متر مكعب آب رو در خودش جا ميده .

جا داره همينجا از تلاشهاي اداره آب و فاضلاب استان و بخش ، شوراي شهر محترم و شهرداري خدوم تودشك درجهت خدمت به مردم شريف تودشك تشكر بشه و براي افرادي كه قديما و جديدا براي اين امر مهم تلاش كردن توفيق و سلامت روز افزون و براي رفتگان از خداوند آمرزش مسئلت كنيم .

و اما در مورد كم آبي امسال ،‌ خب همون طوري كه همه ما شاهد بوديم تقدير الهي براين بود كه بارش و نزول رحمت الهي امسال يه مقداري كمتر باشه و همين باعث كمبود ذخاير آب شيرين استان و كشور عزيزمون شد .

حالا كه ميبينيم پرسنل عزيز اداره آب و فاضلاب اينقدر براي آب رساني و تامين آب شرب كه واقعا يكي از نياز هاي اساسي براي زندگي مردم هست تلاش ميكنند ما هم قدر اين نعمت الهي رو بدونيم و يه مقداري در مصرفش سنت زيباي صرفه جويي رو به كار ببنديم تا همگي بتونيم بدون محدوديت از اين نعمت الهي استفاده كنيم.

 

 

جا براي بيان مطلب در مورد سيستم آب رساني تودشك خيلي زياده بنده سعي كردم مطلب رو مختصر و مفيد ارائه كنم (جداي از اينكه زياد چيزي نمي دونستم راجع به اين موضوع ) تا از حوصله عزيزان خارج نشه .

ممنونم از توجهتون

_________________________

 اي دل ،‌اينجا دگر جاي ما نيست

با غم ما كسي آشنا نيست

اي بلاكش ، چه جويي چه خواهي ؟

در دياري كه رسم وفا نيست

مهرباني ندارد خريدار

عشق و حسن و هنر را بها نيست

هر چه بيني فريب است و نيرنگ

روي دل ها به سوي خدا نيست

اين منم بي نصيب از جواني

اين منم كشته مهرباني

خسته از تيغ ياران جاني

اين منم تشنه باده مرگ

اين منم سير از زندگاني

اين دل و اين همه رنج و اندوه

اين من و اين غم جاوداني

اي خدا ، يار من با وفا بود

با غم آشنا ، آشنا بود

آيت رحمت آسمان ها

مظهر عشق و لطف و صفا بود

از رخش پرتو مهر مي تافت

در نگاهش جمال خدا بود

غنچه حسن او جلوه ها داشت

بلبل طبع من خوش نوا بود

ديگر آن نازنين در برم نيست

سايه مهر بو بر سرم نيست

عشق و حسن و هنر را چه حاصل

اين گنه بس كه سيم و زرم نيست

نيك داند كه بي او به جز مرگ

بي گمان چاره ديگرم نيست

آن همه آرزو رفت بر باد ؟

اي خدا ،‌اي خدا ، باورم نيست

اي دل خسته ، با درد خو كن

اشك غم را نهان در گلو كن

غنچه آرزوي تو پژمرد

بعد از اين مرگ را آرزو كن

سر به درياي حيرت فرو بر

گوهر عشق را جستجو كن

گرچه آن گل تو را برد از ياد

هر نفس ياد او ، ياد او كن

__________________

                                                                       موفق باشيد

                                                                        التماس دعا

                                                                       م.عموحيدري

 

كهنسالترين آموزگار بازنشسته

سلام دوستان!

ضمن تبريك ميلاد با سعادت بزرگ بانوي اسلام حضرت فاطمه زهرا(س) و همچنين تبريك روز مادر به همه مادران خوب تودشكي.

 

 

روز مادر مبارك!!!

 

 

راستش امشب قصد نوشتن مطلب نداشتم ولي اومدم يه سر بزنم و برم ، رفتم تو سايت آموزش و پرورش كوهپايه يه مطلب جالبي رو ديدم كه دور از انصاف ديدم همشهريان خوبم ازش بي خبر باشند.بيش از اين توضيحي نمي دم. عين مطلب را انتقال مي دم خودتون بخونيدش.

 

 

كهنسالترين آموزگار بازنشسته

رئیس اداره آموزش و پرورش منطقه کوهپایه به اتفاق رئیس کانون بازنشستگان و موظفین  منطقه طی برنامه دیدار و دلجویی از بازنشستگان در روز یکشنبه 1/2/87 به دیدار کهنسال ترین آموزگار بازنشسته رفتند . حسین حسینی تودشکی فرزند علی محمد در تاریخ 9/10/1278 هجری شمسی چشم به جهان گشود . وی با مدرک ششم ابتدائی در آموزش و پرورش استخدام شد و در تاريخ ۱/۶/۱۳۴۲ پس از انجام خدمت صادقانه به درجه رفیع بازنشستگی نائل آمد و هم اکنون در شهر تودشک زندگی می کند .

 

 مسن ترين فرهنگي باز نشسته (حاج حسين حسيني تودشكي معروف به حاج حسين آقا)

 

 

حاج حسين آقا حسيني تودشكي در كنار رئيس اداره آموزش و پرورش و فرزند و نوه شان

 

 

                   اينم لينك اصلي مطلب در سايت اداره آموزش و پرورش منطقه كوهپايه

 

 

یا فاطمه الزهرا (س)

میلاد با سعادت حضرت فاطمه زهرا (س) روز مادر و روز زن رو به همه دوستان تبریک عرض میکنم.

باغبان هستي:

مادر، اي لطيف ترين گل بوستان هستي، اي باغبان هستي من، گاهِ روييدنم باران مهرباني بودي که به آرامي سيرابم کند. گاهِ پروريدنم آغوشي گرم که بالنده ام سازد. گاهِ بيماري ام، طبيبي بودي که دردم را مي شناسد و درمانم مي کند. گاهِ اندرزم، حکيمي آگاه که به نرمي زنهارم دهد. گاهِ تعليمم، معلمي خستگي ناپذير و سخت کوش که حرف به حرف دانايي را در گوشم زمزمه مي کند.

گاهِ ترديدم، رهنمايي راه آشنا که راه از بيراهه نشانم دهد. مادر تو شگفتي خلقتي، تو لبريز از عظمتي؛ تو را سپاس مي گويم و مي ستايمت.

 

خشم لبريز از مهرباني:

مهرباني و لطافت مادر را بارها ياد کرده ايم و ستوده ايم، ولي من، لحظه هاي ناب خشم و قهر او را نيز مي ستايم؛ لحظاتي که پايم در راه مي لغزيد و سوي بيراهه مي رفتم؛ لحظاتي که دست به خطا مي بردم و از سر جهل راه عصيان پيش مي گرفتم. نه به کلام او دل مي سپردم و نه به نگاه زنهار زده اش وقعي مي نهادم. سر در جيب جهالت فرو کرده، راه خود مي رفتم و او چون کوهي سترگ، راه بر من مي بست. چون رودي خروشان مي خروشيد، آن گونه که خود را خردتر از آن مي ديدم که نافرماني کنم و چه زود پرده جهالتم دريده مي شد و چشم دلم گشوده، و مي ديدم که با آن خشم لبريز از مهرباني اش، چگونه راه مرا بر پرتگاه خطا بسته است و آن گاه، فروتنانه به سپاسش مي نشستم.

 

قدرت مندي و جديت:

به همان اندازه که مهرباني و لطافت مادر قابل ستايش است، قدرت مندي و استواري او در راه تربيت صحيح کودک نيز قابل تحسين، و شايسته ستايش است. مادر فهميده و دانا، با جديت از مشاجره با کودک و يا کوتاه آمدن در مورد خواست هاي نا به جاي او دوري مي کند و با قدرت مندي، راه او را بر خطا مي بندد و اين، بهترين راه براي حفظ سلامت جسمي و روحي کودکي است که نه خوب و بد را مي شناسد و نه مي تواند بفهمد و بشناسد.

 

گام به گام رو به سعادت:

مادر مسلمان، در کنار همه محبت هاي مادرانه و عاطفه بي پاياني که خداوند به او بخشيده، چون راهنمايي است که کودک را از همان ابتدا با اصول اسلامي آشنا مي کند. او با نقل داستان هاي واقعي يا تخيلي، تذکر گام به گام و بيان کودکانه از واقعيت ها و بايدها و نبايدها، کودک را با رفتاري مطلوب و اسلامي پرورش مي دهد، آن گونه که اين رفتارها از همان آغاز کودکي در وجود کودک برجسته مي شود. چنين مادراني که راه سعادت را بر روي فرزندان خود مي گشايند، شايسته تحسين و پاداش الهي هستند.

 

عظمت مقام مادر:

در قانون خلقت، هرچه مقام آفريده اي بالاتر است، وظايف او هم سنگين تر مي شود. در اين ميان، زن که به عنوان انسان، جانشين خدا در زمين و به عنوان مادر، پرورش دهنده افراد جامعه بشري است، از مقام بلند و والايي برخودار است. آيت الله جوادي آملي، در مورد عظمت مقام مادر و وظايف او چنين مي نويسد: «يک سلسله مسئوليت هاي پرورشي به عهده مادر است که مرد از آن محروم است. زن حداقل سي ماه يک سري مسئوليت هايي دارد که مرد ندارد. در اين سي ماه که کودک مستقيماٌ از مادر تغذيه مي کند، مادر مسئول حفظ دو نفر است؛ يکي براي خود و ديگري براي کودک. آيا اين عظمت زن نيست؟ اين مسئوليتي نيست که ذات اقدس الهي به زن داده است که به زن فرمود: مسئوليت در حفظ انديشه ها، افکار و عقايد بيش از مرد است. تو مسئول دو نفري. از اين رو مواظب افکار و انديشه هايت باش؛ زيرا که بسياري از مسائل، از راه انديشه به فرزند مي رسد».

 

تعالي انديشه در مادر:

حساسيت مقام زن و دشواري وظايف او، و سنگيني اموري که در خلقت بر عهده او نهاده شده، بسيار دشوار و در عين حال ظريف و دقيق است. توجه مادران به اين وظايف حساس، باعث سلامت جامعه بشري است. استاد جواد آملي در اين باره چنين مي نويسد: «اگر مادري بداند که انديشه هاي او در کودک اثر مي گذارد، انديشه ها و بينش هاي خود را تعالي بيشتري مي بخشد، وظيفه مادري تنها اين نيست که با وضو بچه را شير بدهد و (يا هنگام شير دادن) «بسم الله» بگويد که اينها امور ظاهري و عبادت هاي ظاهري است؛ بلکه دين مي فرمايد: مواظب انديشه هاي خودت نيز باش».

 

تجليل ويژه از مادر:

خداوند در جاي جاي قرآن کريم، به تکريم و احترام پدر و مادر و احسان به آنها سفارش و در مواردي، احسان به والدين را در کنار عبادت حق ذکر مي کند. ولي با همه اين توصيه ها، در جايي که از زحمات آن دو ياد مي کند، تنها از دشواري هايي که مادر تحمل کرده نام مي برد و مي فرمايد:« ما انسان را سفارش کرديم که به پدر و مادرش نيکي کند، (خاصه مادر) زيرا مادرش (بار وجود) او را به سختي حمل کرده و به سختي فرو نهاده است.» بله آن جا که سخن از سختي ها و زحمات است، خداوند نام مادر را به صورت مخصوص بيان مي دارد تا بلنداي حق او بر فرزند، آشکار گردد.

 

بلنداي مقام مادري:

استاد جوادي آملي درباره توجه و اهتمام زنان به امور خانواده و وظيفه حساس مادران مي فرمايد: «مبادا  ارزش هاي مادي و عادي، مقام والاي مادري را به دست نسيان بسپارد و آن را کمتر از سمت هاي ديگر وانمود کند و خانه داري و مديريت داخلي خانواده که رکن اصيل جامعه اسلامي است، کم رنگ گردد».

 

منزلت رفيع مادر:

حساسيت وظايف مادر به قدري والا و دقيق است که توجه يا عدم توجه به آن، تأثير آشکار و عميقي بر آينده کودک و جامعه مي گذارد. در حقيقت، مقام مادري پستي کليدي در جامعه است.

استاد جوادي آملي در مورد مقام مادر مي فرمايد: «نه اعضاي خانواده مجازند مقام شامخ مادري را تنزل دهند، نه افراد جامعه مي توانند منزلت رفيع مديريت داخلي خانه را سبک تلقي کنند، نه نظام حکومتي و سيستم اداره جامعه حق دارد از بهاي لازم آن غفلت يا تغافل کند، و نه خود زنان مأذونند که از شناخت چنين جايگاه رفيعي جاهل بوده و يا تجاهل نمايند.»

 

دعا براي والدين:

خداي متعال در کتاب آسماني اش، قرآن کريم، در چهار مورد احسان و اکرام والدين را بلافاصله بعد از توحيد و عبادت خود ذکر کرده که اين نشان دهنده تأکيد بر وجوب احترام و احسان به والدين و بزرگ داشت مقام آنان است. افزون بر اين، در موارد چندي نيز مؤمنان را به دعا در حق والدين و طلب آمرزش براي آنان توصيه کرده است. ما نيز در اين روز بزرگداشت مقام مادر، دست به  دعا بر مي داريم و از خداي يگانه براي همه مادران مهربان برکت، رحمت و عزت مي طلبيم.

 

گاه نيازمندي:

مادران اسوه هاي فداکاري، جلوه هاي صبوري و آينه هاي بردباري اند که کودک را از آغاز بودنش در آغوش پر مهر خويش گرفته و در پناه حمايت خود مي پرورانند. لحظه اي از فکر کودک خود غافل نمانده و اندکي بي توجهي به او روا نمي دارند. چه زيباست اگر چنين اسوه هاي صبوري و فداکاري را، گاهِ پيري که نيازمند حمايت و هم ياري اند، با مهرباني و رحمت بپذيريم، دست ياري به سويشان بگشاييم، و مقام بلندشان را پاس داريم. 

اقدام مهم

سلام به همه

امروز امدم یکی از اقدامات مهم شهردار شهرمونا به روختون بکشم.

من هرچی راجب این اقدام بگم کم گفتم.نمی دونید چقدر مهمه. شایدم بدونید!!!

نمی دونم دیگه چی باید بگم. پرسنل شهرداری خسته نباشید.

عزیزان این اقدام برای رفاه مسافرین یک اقدام خیلی مهمه بازم دستشون درد نکنه. اگه شهرداری بتونه کاری کنه یا بهتر بگم مکانهایی را ایجاد کنه که مسافران محترم بتونن استراحت کنن خیلی خوب میشه به امید پیشرفت های بیشتر!