رمضان

بسم رب شهر رمضان

سلام و عرض قبولی طاعات همه همشهریان عزیز

بنده از طرف خودم و همه همکاران و دست اندرکاران این وبسایت حلول ماه مبارک رمضان ماه خیرو خوبی و برکت ٬ ماه نزول قرآن ٬ ماه قبول توبه و برآورده شدن حاجات رو به همه عزیزان بازدید کننده از وبسایت تودشک تبریک عرض میکنم امیدوارم تو این ماه مبارک خداوند ثواب روزه داران واقعی رو به همه بندگانش مخصوصا عزیزان خوب همراه عنایت کنه٬ مارو هم از دعای خیرتون بی نصیب نزارین.

یه مطلبی رو در ادامه مطلب راجع به این ماه قرار دادم که امیدوارم مورد عنایت دوستان قرار بگیره. همینطور دوتا نرم افزار قشنگ موبایل راجع به این ماه برای دانلود قرار دادم امیدوارم لذت ببرید.

رسيد مژده كه سر زد هلال ماه صيام
مه دعا و نيايش مه درود و سلام
دهيد مژده تمام گناه كاران را
كه حكم عفو شده از سوي خدا اعلام
مه نماز و مه روزه ماه استغفار
مهي كه پر بود از لطف خاص و رحمت عام
مباد ماه خدا برتو بگذرد اي دوست
که بهر خود ندهي كار مثبتي انجام
شقي ست آنكه خداوندگار حيّ غفور
ورا نبخشد وگردد مه صيام تمام
چه صبح ها كه نفس ها در آن بود تسبيح
چه لحظه ها كه بود خواب آن ركوع و قيام
به هوش باش كه تقوي نكوترين عمل است
كلام ختم رسل باشد اين خجسته پيام
خوشا كسي كه ز افتادگان بگيرد دست
خوشا كسي كه به كار خدا كند اقدام
حلال باد وصال خدا بر آن بنده
كه بگذرد زخطا و حذر كند ز حرام
بكوش بهر نماز و دعا چه روز و چه شب
بخوان كتاب خداوند را چه صبح و چه شام
از آن شراب كه ساقي آن خداوند است
بگير در عطش روزه و بريز به كام
به ياد تشنگي روز حشر اشك بريز
براي تشنه لب كربلا بسوز مدام
به ياد حنجر خشكيدة امام حسين
بنوش آب و بگو با سرشك ديده سلام
اگر گرسنه شدي ياد كن ز طفل حسين
كه بي غذا دل شب خفت در خرابة شام
اگر كه دختر نه سالة تو روزه گرفت
دم غروب كه از دست مي دهد آرام
بسوز و اشك برآن كودك گرسنه بريز
كه جاي نان به سرش سنگ ريخت از لب بام
اگر تلاوت قرآن دلت ربود از دست
به قدر و كوثر و ياسين و زخرف و انعام
بريز اشك بر آن لب كه شد زچوب كبود
بيار ياد ز بزم شراب و رأس امام
سلام باد برآن سر كه شد به نيزه بلند
گهي به نخل و گهي در تنور كرد مقام
براي يوسف زهرا بلند گريه كنيد
كه از گلوي بريده به شيعه داده پيام
چو آب سرد بنوشيد ياد من باشيد
كه تشنه كام مرا كشت خصم خون آشام
بزن ز سوز جگر ناله آنچنان "میثم"
که سوز و شور محرم دهي به ماه صيام

دو نرم افزار مفید برای موبایل مناسب ماه مبارک رمضان:

نرم افزار مهمان خدا-دانلود با حجم 814 کیلو بایت با فرمت جاوا

پسورد فایل زیپ: www.asandownload.com

نرم افزار هلال-دانلود با حجم 3.5 مگابایت با فرمت جاوا

پسورد فایل : www.kamyabonline.com

موفق باشيد

التماس دعا

م.عموحيدري

ادامه نوشته

نقدي ديگر... ( به قلم يك شهروند)

خدمت همه همشهري هاي عزيزمون سلام عرض مي كنم.

اين روزها شاهد تلاش مسولين واسه آسفالت معابر در سطح شهر هستيم. جا داره از دست اندركاران اين امر يه تشكري بكنيم كه در حد توانشون سعي مي كنن مشكلات اوليه شهر رو يواش يواش حل كنن. اما در اين ميان حرف و حديث زياده. اينكه اوليويت كاري با كدوم محل و كدوم خيابون و كدوم گذر باشه بحثي هستش كه مورد چالش همه هست.

بنده به شخصه نمي خواستم راجع به اين موضوع صحبتي كنم ولي يكي از شهروندان محترم يه نقدي رو كه به زبون خودشون نوشته بودن به بنده دادن كه به نقل از يه شهروند منتقد كه امضاي پايين برگه بود بنويسم. بنده هم انجام وظيفه مي كنم و با ضميمه كردن عكس هايي كه مي بينيد عين مطلب اين دوست بزرگوار رو منتقل مي كنم. حالا قضاوتش به عهده ي خود دوستان!

 

محرمانه ... اما همه شهر مي دانند....

قبلاً در همين سايت خوانده بوديد...

اجراي پروژه ي نعلبكي (منظور دوستمون فلكه ورودي شهر هستش) در ورودي شهر تودشك خبر جنجالي بود كه خدا را شكر انجام و به بهره برداري رسيد؟!!

اين روزها شاهد عمليات آسفال رينگ ترافيكي تودشك، نوبنياد هستيم كه بزودي اين پروژه بار ترافيكي اين شهر را ساما ن خواهد داد و اين در حالي است كه بسياري از خانواده ها بر اثر خاكي بودن كوچه ها و معابرشان دائماً در حال گردگيري از اسباب و اثاثيه و نظافت منزلشان مي باشد.

 

رينگ ترافيكي شهر!!؟

 

بدون شرح...

 

با حل بحران آب بدست تواناي مسولين كه در هاله اي از ابهام و بي مهري تمام غباري به ضخامت ؟ و با فشار ؟ اتمسفر چهره اين شهر آخر خطي ( كه دايه برگشتن به اصل خود را با نوشتن طوماري بمنظور پيوستن به شهرستان نائين را دارد) فرا گرفته است. اينك ذكاوت و هوشمندي يكي از شهروندان توانست اذهان اعضاي شورا و شهرداري را متقاعد كند كه اجراي عمليات آسفالت قسمتي از بلوار نوبنياد ديگر غبار بر روي خودروي جي ال ايكسش نمي شيند. با اجراي عمليات آسفالت اين محور مواصلاتي ساكنين كوچه هاي خاكي بر آن شدند دو جور دعا كنند:

·         هم دست به دعا برداريد تا باران ببارد و بحران آب حل شود.

·         هم دست به دعا بر داريد تا باران نبارد تا گل و لاي حاصله وارد خانه شان نشود.

تصاوير گوياي اين نقد محرمانه است.

حالا شما قضاوت كنيد.

 امضاء : شهروند منتقد

 

 

كوچه هاي خاكي اما...

يك بار ديگه خدمت دوستان عرض مي كنم مطلب نوشته شده كه به قلم "شهروند منتقد" كه دوست نداشتن اسمشون فاش بشه نوشته شده،‌ عيناً منتقل شده و هيچ مطلبي كم و كسر نشده. البته عكس هايي كه مي بينيد رو خود بنده اضافه كردم كه اونم به توصيه ايشون بود.

بنده به شخصه مخالف آسفات رينگ ترافيكي كه اين شهروند عزيز عرض كردم نيستم كار خيلي خوبيه ولي حق رو به ايشون مي دوم چون اولويت با مردم اين كوچه هايي هستش كه تابستون خاك مي خورن و زمستون گل و لاي. با اين حال از طرف همه شهروندان عرض تشكر دارم از مسولين بابت پيگيري امور مردم و آسفالت معابر جداي از حرف و حديث هايي كه انكار ناپذيره و تو همه كارها وجود داره . مهم اينه كه اين حرف و نقل ها بررسي بشه و تصميم منطقي گرفته بشه.

 به اميد داشتن شهري زيبا و سرشار از نشاط واسه شهروندان.

 

فضای سبز مسجد و تغییر مدیریت دبیرستان

به نام خدا

سلام

اميدوارم حال عزيزان و همشهريان و همراهان خوب وبسايت تودشك خوب باشه و هميشه سلامت و شاد باشين

امشب بازم با يه مطلب دوبخشي خدمت رسيدم كه البته يه بخشش مربوط ميشه به مسئله دبيرستان كه دوست عزيزمون "پست جديد" پاسخش رو خواسته بودن و در نظرات مطرح شده بود

سخن رو به درازا نمي برم بايد خدمت عزيزان عرض بشه باتوجه به تحقيقي كه بنده انجام دادم اين مسئله يعني تغيير مديريت دبيرستان شهيد رجايي تودشك توسط تعدادي از همشهري ها مطرح شده و درخواست نامه اي مبني بر تغيير مديريت به امضاء جمعي از مردم تهيه شده ،‌البته قابل توجهه در اين درخواست نامه كه به شخص مديريت محترم آموزش و پرورش بخش كوهپايه نوشته شده ،‌اشاره اي به دليل درخواست نشده فقط تقاضاي تغيير مديريت دبيرستان مطرح شده ،‌موضوع ديگه اينكه تو نظرات فرموده بودند مديريت جديد بر عهده آقاي سعيد حسيني گذاشته ميشه كه بايد عرض كنم ، هنوز اين مسئله فقط در قالب بك درخواست بوده و شايد هنوز در آموزش و پرورش منطقه مطرح هم نشده باشه و در ثاني شخص معرفي شده براي مديريت جديد تا اونجايي كه بنده اطلاع كسب كردم جناب آقاي علي ترابي هستند.

بنده به شخصه معتقدم تغيير يك شخص به عنوان مدير شايد خيلي تحول بخش و سامان دهنده به اوضاع موجود نباشه ، خيلي چيزها دست اندركارو دخيل در موضوع اين دبيرستان بي روح كنوني و پر افتخار دهه هاي قبله ،‌ به نظر مياد يك تيم مديريتي كارامد نيازه براي اينكه ما اجازه نديم فرزندان تودشك براي ادامه تحصيل به صرف كمي كيفيت تحصيلي اين دبيرستان رو به شهرهاي مجاور و مركز بخش بيارن. البته موضوع ديگه اي كه بخش بزرگي از دلايل اين ركود رو باعث ميشه كم كاري بچه ها و خواص دوره موجود و بي توجهي خانواده هاست .

به اميد رونق كانون علم آموزي با ارزش شهرمون و سربلندي علمي فرزندان اين شهر فرهنگ دوست و دانشمند پرور

اما موضوع ديگه اي كه خدمت دوستان خواستم عرض كنم و چند شب پيش نظرم رو جلب كرد و مايه تاسف داره ،‌البته اگر به اين چيزها اهميت بديم ،‌ خشك شدن درخت بلند و زيباي درب جنوب شرقي مسجد جامع تودشكه كه به احتمال زياد بر اثر آسفالت كشي اين محدوده به اين شكل در اومده!

یه درخت خشک و بی برگ میون کویر داغ

توی ته مونده ی ذهنش نقش پررنگ یه باغ

شاخه ی سبز خیالش سر به آسمون کشید

برودوشش همه پر شد ز اقاقی سپید

زیر سایه ی خیالی کم کمک چشماشو بست

دید دو تا کفتر چاهی روی شاخه هاش نشست 

اولی گفت اگه بارون باز بباره تو کویر 

دیگه اما سر رسیده عمر این درخت پیر 

دومی گفت که قدیما یادمه کویر نبود 

جنگل و پرنده بود و گذر زلال رود 

گفتن و از جا پریدن با یه دنیا خاطره  

اون درخت اما هنوزم تو کویر باوره

موفق باشید

التماس دعا

م.عموحیدری

مطالب مرتبط:

*دبیرستان فاطمی *

*پاسخ دبیرستان*

شهرک صنعتی تودشک 2

بسم الله النور

سلام

اميدوارم حال همه دوستان و همشهرياي گل تودشكي خوب باشه و هميشه موفق و شاد و سربلند باشيد

امروز با يه مطلب تامل بر انگيز راجع به مسائل شهرمون تودشك درخدمت عزيزان هستيم،‌خيلي دوست دارم عزيزان مارو با نظرات خودشون در مورد اين موضوع همراهي كنن.

يادتونه تو همين رسانه قبلا يه پستي راجع به شهرك صنعتي تودشك نوشته بودم ، نمي خوام حرف تكراري بزنم واسه همين خواهش ميكنم عزيزاني كه اين پست رو ميخونن حتما يه سري به پست قبلي بزنن و احوالات گفته شده رو مطالعه كنند .

>> شهرك صنعتي 1

شهرك صنعتي تودشك با احوالات ذكر شده از سال 85 به تصويب هيات وزيران رسيد و حدودا از يك سال پيش با حدود بودجه ابتدايي سال گذشته حدود 2 ميليارد تومن ساخت و آماده سازيش شروع شد .

امروز بعد از گذشت اين مدت شاهد يك شهرك صنعتي به نام تودشك هستيم . اما بعضي جاها در اين فعاليت به نظرم جالب اومد . اونم اينكه بعيد ميدونم روي مسائله جانمايي اين شهرك فكر نشده باشه ! به نظرتون يك نفر سرمايه دار در بخش خصوصي با در نظر گرفتن چه امكاني شهرك هاي صنعتي اصفهان – سجزي – كوهپايه و جزه رو رها ميكنه و در اين شهرك سرمايه گزاري انجام ميده؟

 قرار بر اين بود كه زمين هاي اين محل براي سرمايه گذاران بخش خصوصي به صورت رايگان در اختيار قرار داده بشه تا تسهيلي باشه براي انجام و ساخت يك بنگاه اشتغال ،‌ اما جالب توجهه كه اين زمينها امروز بعد از هزينه انجام شده با قيمت مصوب متري 8500 تومان واگذار ميشه ، اين در صورتيه كه زمينهاي شهرك صنعتي نائين در قلب ايران در كنار جاده ترابري مركزي ايران با بهترين دسترسي به امكانات شهري با قيمت مصوب 5600 تومان واگذار ميشه . اين موضوع براي شهرك صنعتي كوهپايه هم وجود داره و تاجايي كه بنده تحقيق كردم تسهيلات بسيار فوق العاده اي براي سرمايه گذار بخش خصوصي در اين شهرك محيا شده جداي از امكانات شهريه آب ،‌ برق ،‌ گاز و تلفن .

امروز شهرك صنعتي ما تازه داره مرحله لوله گذاری آب رو طي ميكنه اونم با مشكلات آبي كه براي شهر وجود داره به نظر خيلي امكان جذابي نيست .

ميخوام يه شرحي از كارخانه فرش آسيا با مديريت آقاي سعيد حيدري خدمت دوستان عرض كنم ، شايد مسئله مقداري روشن تر بشه

كسي كه قصد انجام كاري رو داشته باشه و با تمام توان پا براي انجام پيش بزاره ، دست و پا شكسته و كجدار و مريض به هدفي كه ميخواد ميرسه !

اين كارخانه از سال 82 تاسيس شده ( دقت كنيد دقيقا 3 سال قبل از تصويب شهرك صنعتي تودشك ) شايد بشه گفت پايان دهنده تمام كشمكش ها بين بزرگان براي محل اين شهرك همين كارخانه بود . چون يك نفر پيدا شد كه گفت من ميخوام اينجا كارخونه بزنم و انجامش ميدم! خب اين كارخانه اولين كارخانه تودشك بود بعدش كارخانه با كاربري بازيافت كاغذ همپاي اين كارخونه ساخته شد كه بعدا كاربري خودش رو عوض كرد و الان كارخانه توليد دانه آماده براي خوراك طيور شده و كارخانه تقريبا با رونقي هستش . خب يه كارخونه تو بر بيابون قراره ساخته بشه ،‌ در اولين قدم بايد مجوز زمين تهيه بشه ، اين زمين اون زمان در تصرف منابع طبيعي بود و اجاره شد به نرخ سالي 200 هزار تومان به شرط ايجاد 25 درصد فضاي سبز از كل زمين واگذار شده با مشكلات خودش ، در قدم بعدي براي هر آباداني آب نيازه پس براي اين كارخونه زماني كه هيچ لوله كشي آبي وجود نداشت يك چاه با هزينه سرمايه گذار ايجاد شد براي تامين آب اين كارخانه و بعدا كارخانه روبرويي و امروز تامين آب كارگران شركت شهركها! البته اين آب قابل شرب نيست.

در قدم بعدي مجوز و سيم كشي برق براي اين كارخونه با هزينه و پيگيري انجام شد و به خاطر مشكل ارتباط و دوري و تنهايي از شهر سيم كشي تلفن با هزينه بالا و حفاري شخصي توسط خود كارخانه انجام شد كه طي عمليات آماده سازي شهرك صنعتي اين سيم كشي بارها توسط ماشين آلات شركت پيمانكار با بي خيالي تمام قطع شد و هزينه اتصال مجدد توسط مسئولين كارخانه صورت گرفت .

امروز اين كارخانه بعد از 6 سال به مرز بازدهي رسيده تماماً با هزينه هاي شخصي ، ميشه گفت افتخاري براي منطقه ماست چرا كه بالاي 50 درصد توليدات اين شركت محصولات صادراتي هستند و نهايتاً ميشه ازش به عنوان كمكي كوچيك براي تحقق اهداف دولتي نام برد و در بازه هاي زماني مختلف براي حدود 25 نفر اشتغال ايجاد كرده، يكي از كارخانه ها در منطقه هست كه استاندارد ايزو براي كنترل كيفيت و مديريت محصول دريافت كرده و نمايندگي فروش اصفهان اون يكي از پر فروش ترين نمايندگان فروش فرش ماشيني به حساب مياد .

بعد از ايجاد لوله كشي گاز و انتقال اين نعمت خداداي به روستاي جندابه اين كارخانه با توجه به اينكه از ابتدا براي سوخت خودش از نفت گاز استفاده ميكرد ،‌ در صدد دريافت انشعاب گاز از لوله انتقال گاز جندابه شد ، اما با توجه به قرار گرفتن اين كارخانه در شهرك درخواستشون ارجاع داده شد به شركت شهركها و منوط به دريافت تاييد از اين شركت شد كه اين تاييد در قبال پرداخت وجه زمين به صورت مجدد به اين شركت اعطا ميشد . از طرفي شركت نفت هم با توجه به همجواري و فاصله كم اين كارخانه با لوله گاز بعضا براي تامين نفت گاز اين كارخانه رو با مشكل روبرو كرده !

صحبت اينجاست كه ما هزينه ميكنيم براي شهركمون ،‌ امكاناتي نداريم ، بعضا سنگ مي اندازيم ،‌ هزينه هايمان گزاف است ،‌ در قبال همه اينها يك شهرك نو پا با 55 قطعه زمين آماده و 99 هكتار زمين با كاربري صرفا صنعتي كه معلوم نيست حتي يك قطعه از اونها هم با وجود شهرك هاي خيلي بهتر در اطراف ما به يك بنگاه اشتغال زايي تبديل بشه ! و به خاك سپردن پولي كه ميتوانست كاربري و نفع بهتري داشته باشد،‌ تا تورم زايي !‌بهتر نبود به جاي اين هزينه براي آماده سازي اين تعداد زمين مديريت بهتري براي بودجه صورت ميگرفت تا تعداد اين قطعات زمين كمتر ميشد ولي تسهيلات بهتري براي ايجاد اشتغال و سرمايه گذاري براي بخش خصوصي داير ميگرديد. ما بر چه اصولي اينطور بودجه ها رو مديريت ميكنيم ،‌جاي سوال داره

 در پايان چند خبر كوتاه اينكه امشب اعلام شد طرح بيمه تكميلي توسط خانه بهداشت تودشك اجرا شده كه ازفردا شهروندان ميتونن با مراجعه به مركز بهداشت تودشك و در دست داشتن هر نوع دفترچه خدمات درماني از اين طرح فوق العاده مفيد بهره مند بشن ،‌ دوم اينكه مشكل بي آبي مسجد جامع تودشك رو هم تحت الشعاع قرار داده و در پايان اينكه تنها اتوبوس واحد شهرمون امروز دچار مشكل شده !

همه عمر برندارم سر از این خمار مستی

که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی

تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد

دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی

چه حکایت از فراقت که نداشتم ولیکن

تو چو روی باز کردی در ماجرا ببستی

نظری به دوستان کن که هزار بار از آن به

که تحیتی نویسی و هدیتی فرستی

دل دردمند ما را که اسیر توست یارا

به وصال مرهمی نه چو به انتظار خستی

نه عجب که قلب دشمن شکنی به روز هیجا

تو که قلب دوستان را به مفارقت شکستی

برو ای فقیه دانا به خدای بخش ما را

تو و زهد و پارسایی من و عاشقی و مستی

دل هوشمند باید که به دلبری سپاری

که چو قبله ایت باشد به از آن که خود پرستی

چو زمام بخت و دولت نه به دست جهد باشد

چه کنند اگر زبونی نکنند و زیردستی

گله از فراق یاران و جفای روزگاران

نه طریق توست سعدی کم خویش گیر و رستی

               

                                                                           موفق باشيد

                                                                           التماس دعا

                                                                          م.عموحيدري

مطالب مرتبط :

**شهرک صنعتی 1**

بررسی گویش تودشکی 4

امشب با بخش دیگه ای از بحث بررسی گویش زیبای تودشکی در خدمت عزیزان هستم ٬ امیدوارم لذت ببرین

 

از گويش تودشكي هيچ جا صحبتي نشده يا صفحه اي ننوشته موجود نيست، ‌تا اخيرا كه جناب آقاي دكتر ستوده وا‍ژه هاي گويش ناييني (تودشكي) را تنظيم و چاپ كردند.

 

مانند اغلب زبان ها اصل در صرف افعال در اين گويش نيز مصدراست. سازمان هاي مصدري در اين زبان مشخص نيست و مطالعه اي صورت نگرفته است .

 

مصادر در زبان ناييني معين و معلوم ،‌ و اغلب پي رو مقررات زبان مادر – يعني فارسي – مي باشند . افعال ،‌ شش صيغه دارند : اول شخص ، دوم شخص ، سوم شخص مفرد و اول شخص و دوم شخص و سوم شخص جمع .

 

ضماير نيز بر سه قسم ميباشند : ضماير فاعلي ، ضماير مفعولي و ضماير ملكي . همانگونه كه در فارسي اصيل ، در زبان محلي يعني گويش تودشكي نيز دو نوع مصدر وجود دارد :

مصدر بسيط ،‌مانند « وات » و « خارت » و « دا‌» ؛ و مصدر تركيبي آميخته ،‌مانند «وَ موند» و«تو خارت» .

 

در زبان فارسي ،‌علامت فعل امر،‌ حرف «ب» است،‌ مانند : ببر، ‌برو، ‌بگو .

و گاهي هم حذف مي شود،‌ مانند : « رو» و «گو»، ‌و در گويش محلي، ‌علامت امر،‌ همزه است كه به گونه مفتوح و مكسور و مضموم تلفظ مي شود ، مانند :

 

اوواج "ovaj" : بگو

اَءران "aaran": بباف

اِاءمر"eemar": بشكن

 

اكثر و اغلب ،‌مضموم است ؛ مانند : اوواج ( بگو) ،‌اُوشو"ousho" (برو)، اُاراش "orash" (بفروش) ، و گاهي مكسور ؛ مانند اِاءمر يعني بشكن .

و گاهي هم امر محلي بدون همزه گفته مي شود ، مانند «هنيگ»"hanig" ؛ يعني بنشين.

 

و امر در گويش ناييني (تودشكي) دو نوع است :

امر مثبت ؛‌ مانند « ايكِر»"eiker" ؛‌ يعني انجام بده .

و امر منفي ،‌به جاي نهي است ، مانند « نكر»"naker" ؛ يعني نكن .

حروفي كه بر سر فعل در مي آيند ،‌و در معاني ، تغييرات به وجود مي آورند:

 

اَاء ، اِاء ، اُاء : براي امر

اُاءراش ( بفروش )

اَاءران (بباف )

اِاءمر ( بشكن )

 

بُ: آيا ميشود

 

وات"wat" ( گفتن ) ، بُ وات؟ "bo wat?" ( ميشود گفت؟ )

جارت "jart" ( جويدن ) ، بُ جارت؟ "bo jart?" ( ميشود جويد؟ )

 

پِ : الزام و اجبار

 

پِ وا گيرفت "pe vagireft" ( بايد پس گرفت ) ،‌ پِ وا شُي "pe vashoy" ( بايد برگشت )

 

شَ : براي پرسيدن و كسب اطلاع كردن

 

شَ خا؟ "sha kha?" ( مي تواند بخورد ؟) ، شَ بُي ؟‌ "sha boy?" ( مي شود باشد ؟)

شِ وات؟ "sha wat?" ( مي تواند بگويد ؟)

 

ه َ : البته و تاكيد

 

هَدِه "ha de!" ( البته بده ) ، هََتَه ""ha ta! ( البته ميدهد ) ، هَشوُنت "hash vont!" ( يقيناً خواباندش ) ،

بِر هَكِر"!ber haker" ( در را پيش كن ) ، بِر هَبِند "!ber habend"( در را ببند )

 

چند فعل امر بدون همزه

 

وِگير"!vegir " = بردار ¤ پِشده "peshde!" = به او پس بده ¤ وَيوز""vayoz! = پيدا كن ،‌

 

 پِبِر"pe ber!" = پس ببر ¤ هَنيگ "hanig!" = بنشين ¤ پِواج "pe vaj!" = اعتراف كن ،

 

 هَدِه "!hade " = بده ¤ وِيُس "veyos!" = صبر كن ¤ هَنِه "hane!" = بگذار ،

 

 وَشئَل "vashal!" = رهايش كن ¤‌ يور"yor!" = بيا ¤ پِوَگِرت ""pevagert! = برگرد ،

 

 هَنَنيگ "hananig!" = ننشين ¤ بِر هَكِر"ber haker!" = در را پيش كن ،‌

 

هَنانيگِم"hananigem!" = نمي نشينيم ¤ بِرهَبِند"ber habend!" = دررا ببند ،

 

 هَناتَه "hanata!" = البته نمي دهد ¤ هَگير"hanagir!" = بگير ،‌

 

وَنالَه "vanala!" = البته نمي گذارد ¤ هَووس "havous!" = بخواب ،

 

بِر هَنَكِر "ber hanaker!" = در را پيش نكن ¤ هَشوُن "hashvon!" = بخوابانش ،

 

بِرهَنَبِند "ber hanabend!" = در را نبند ¤ وِرُس "verso!" = برخيز ،

 

شوواتََه "shou wata!" = گفته ¤‌ وَرَس "waras!" = بپرس ¤ نواتَه "nawata!" = نگفته ،

 

 كي شوات"ki showat!" = كي گفت؟

 

 

چند نمونه فعل امر منفي يا نهي

 

نابُوات "nabowat!" = نمي شود گفت ¤ پِشناتَه "peshnata!" = پس نمي دهد ¤

واجُش ناوا "vajosh nava!" = صدا زدن ندارد ¤‌ پِش نَده "pesh nade!" = به او پس نده ¤

 واجُش كَه "vajosh ke!" = صدايش زد ¤ پِنابيرَه "pe nabira!" = پس نمي برد ¤

پِنابُخا "pe nabokha!" = پس نمي شود خورد ¤ پِنَبِر"pe naber! " = پس نبر ¤

 پِناشي خا "penashikha!" = نمي توانم دوباره بخورم ¤

 پِناواجه "penawaja!" = پس نمي گويد ¤ پِنَواج "!pe nawaj" = پس نگو ¤‌

پِناشي وات "penashiwat!" = نمي توانم پس بگويم ¤

وِرناتُسَّه "wernatossa!" = برنمي خيزد ¤ وَش نالَه "wash nala!" = رهايش نمي كند ¤

كي شَخا "ki shakha!" = چه كسي مي تواند بخورد ¤

وِرناگيره "wer nagira!" = بر نمي دارد ¤ هَناگيره"ha nagira!" = حتما نمي گيرد ¤

اوخوري"oukhori!" = خوردني – من مي خورم - تو ميخوري¤‌

وَنايوزَه"wanayoza!" = پيدا نمي كند ¤ هَنانيگه"hananiga!" = نمي نيشيند ¤

 نَخارتَه "nakharta!" = نخورده ¤ هَنَده "hanade!" = البته نده ¤‌

 اوواخا"ouwakha!" = بايد خورد ¤ شِمخا"shemkha!" = مي توانيم بخوريم ¤

 ساتَه "sata!" = ساخته شده ¤ خارتَه "kharta!" = خورده شده ¤

پِيُمِي "peyomey!" = برگشتم ¤

تودارتَ يا نَتدارتَ؟ "towadart! – natdart!" = داشتي يا نداشتي ؟ ¤

نتوايُمِي "natvamey!" = نبايد بيايي ¤

كي زُنَه – كي نازُنَه "ki zona?- ki nazona?" = چه كسي ميداند - چه كسي نمي داند ¤

 توجي اوجار"toji ojar!" = تو هم بجو ¤ بُه جارت؟ bo jart?"" = مي شود جويد ؟ ¤

 او وا سات "!ou vasat" = بايد ساخت ¤‌ جارتَه نا بو"jarta nabo!"= جويده نمي شود ¤

 مي نازُني "mi nazoni!" = من نمي دانم ¤ مي ميجا "mi mija!" = مكيدمش ¤

 پِ واسات" pe wasat!" = دوباره بايد ساخت ¤ نا بُه بَ "nabo ba!" = نمي شود برد ¤

 مي بَه "meba!" = بردم ¤ شي بَه "shiba!" = برد ¤ هَنَه" hane!" = مي گذارد ¤

 هَ نا بُو ووفت "ha nabo wooft!" = نميشود خوابيد ¤

 نَشواهَنَه "nashwa hana!" = نمي خواهد بگذارد ¤

 ناشِن هوفت "nashen hoft!" = نمي توانند بخوابند ¤

 پشيارت"peshyart!" =پس آورد ¤ اي بيت"!e bit" = باشيد ¤

 هَناوانا "Havana!" = نبايد گذاشت ¤ هَش وا دا "hash wada!" = بايد بدهد ¤

 هِرچيت وِگيرِفتَ ياشنَه "herchit wegireft yashne!" = هر چيز برداشتي سر جايش بگذار¤

ساوِنشَه "sawensha!" = ساييده ميشود ¤ تُش ناپي يا "tosh napia!" = تورا نمي خواست¤

 بِرتا كنِه "ber taken!" = در را باز كن ¤‌ مودايَه "modaya!" = به او داده ام ¤

 تاك نا ني"tak nani!" = باز نمي كنم¤ نَشوادا"nashwada!" = نبايد به او داد ¤

 تاك نا نن"tak nanen!" = باز نمي كنند ¤ شو دا يَه "shodaya!" = به او داده است ¤

 بِرُش هَ كَه"berosh haka!" = در را پيش كرد ¤ پِ نا واجي"pe nawaji!" = فاش نمي كنم ¤

 بِرُش هَبَس "berpsh habas!" = در را بست ¤

 بِرش تاكنانِن "berosh taknanen!" = درش را باز نمي كنند ¤

كوتاب هِمنِه "kotab hemne!" = كتاب را ببند ¤ نَ يور"nayor" = نيا ¤

دِرِمي نا يَه "dereminaya!" = بارگذاشتيم ( غذا پختن ) ¤ نَيَه "naya!" = نيايد ¤

ايپيچ "ipich!"  = بپز ¤ تُشوا"tosh wa!" = تورا مي خواهد ¤‌

تُش پيا "tosh piya!" = تو را ميخواست ¤ اِنگار"eengar!" = حرف بزن ¤‌

بُيِن "boyen!" = بودند ¤‌كوتاب وَكِر"koutab waker!" = كتاب را باز كن

 

امیدوارم این بحث در مورد گویش تودشکی رو دوستان پسندیده باشن ٬ ما رو در ادامه راه با نظرات سازنده خودتون یاری کنید.

 

 

 

نه میشه باورت کنم نه میشه از تو رد بشم

نه میشه خوب من بشی نه میشه با تو بد بشم

نه دل دارم که بشکنی نه جون دارم فدات کنم

نه پای موندن منی نه می تونم رهات کنم

نه می تونه تو خلوتش دلم صدا کنه تو رو

نه می تونم بگم بمون نه می تونم بگم برو

کجا برم که عطر تو نپیچه توی لحظه هام

قصه مو از کجا بگم که پا نگیری تو صدام

چه جوری از تو بگذرم تویی که معنی منی

تویی که از منی اگر تیشه به ریشه می زنی

نه ساده ای نه خط خطی نه دشمنی نه همنفس

نه با تو جای موندنه نه مونده راه پیش و پس

نمیشه با تو باشم و اسیر دست غم نشم

فقط می خوام با خواستنت تا هستم از تو کم نشم

 

                                                                       موفق باشید

                                                                        التماس دعا

                                                                       م.عموحیدری

مطالب مرتبط :

**بررسي ويژگي هاي گويش تودشكي (3)**

**بررسي ويژگي هاي گويش تودشكي (2)**

**بررسي ويژگي هاي گويش تودشكي بخش اول**

 

15 شعبان 1388

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً

وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

 

چه روزها که يک به يک غروب شد، نيامدي
چه اشک‌ها به سينه‌ها رسوب شد، نيامدي

خليل آتشين سخن، تبر به دوش بت شکن!
خداي ما دوباره سنگ و چوب شد، نيامدي

براي ما که خسته ايم و دل شکسته ايم، نه
براي عده‌اي ولي، چه خوب شد نيامدي

تمام طول هفته را به انتظار جمعه ام
دوباره صبح...، ظهر...، نه ، غروب شد نيامدي

الهم عجل لولیک الفرج

سلام ٬ امیدوارم حال همه دوستای خوب تودشکی و همراهان عزیز وبسایت شهرتودشک خوب باشه

امروزم با چند تا مطلب در خدمت عزیزان تودشکیمون هستم. قبل از همه بیاین به حرمت این ساعات و این دقایق عزیز روز پر برکت ۱۵ شعبان برای شفای همه مریضا دعا کنیم ٬ همه مریضایی که ملتمس دعای ما و لطف خدا برای بدست آوردن سلامت مجدد و شاد بودن هستن . مخصوصا همشهری عزیز که تو پست قبلی مارو مورد لطف و عنایت خودشون قرار داده بودند.

خدایا به حرمت و بزرگیت ظهور آقامونو هر چه زودتر به ما هدیه کن و قلب نازنینشون رو از ما بندگان گناهکار شاد کن و مارو از یاران و همراهان و نوکران ایشون قرار بده ٬ خدایا توفیق زیارت روی ماهشون رو به ما رو سیاهان هم عنایت کن . خدایا گناهانی که سبب حبس رحمتت شده رو به بزرگیت ببخش و خودت مارو به راه راست هدایت کن. خدایا خیر و خوبی و شادی و موفقیت و سلامت رو به خانواده یک یک عزیزان و همه شیعیان آقا عنایت کن. خدایا زیارت قبور با صفا و نورانی امامان رو به همه عاشقان زیارت هدیه کن و به واسته نور این امامان درک و فهم و معرفت شناخت دین حق رو به ما عنایت کن.

خب امسالم مثل هر سال مثل همه جای ایران تودشکم تو این عید قشنگ پر شد از شادی و آقا امسالم دل بنده هاش رو تو روز ولادتشون شاد کرد.

یه چند تایی تصویر از آذین بندی شهر و فعالیت های صورت گرفته و مسجد جامع تودشک تو شب ولادت قرار دادم . امیدوارم مورد پسند قرار بگیره 

اما مطلب ديگه اي كه ميخواستم عرض كنم و به خاطرش يه تشكر از شهرداري و شوراي شهر محترم داشته باشم اينكه از پريشب شير آب آب انبار تودشك رو به وسيله يك پمپ و اتوماتيك و لوله كشي به بالاي پله ها انتقال دادن تا مشكل بالا و پايين رفتن از پله ها براي افراد مسن و بچه ها كمتر بشه ٬ واقعا جاي تشكر داره

البته یه تصویر قابل تامل هم توسط یکی از دوستان دریافت کردم که برای مشاهده دوستان قرار میدم.

پر کردن منبع اصلی آب تودشک با تانکر ( تلاش همه جانبه)

 از همراهي و نظرات زيباي همه عزيزان كمال تشكر رو دارم

روا مباد که بر بنده ات نظر نکني
روا مباد که ارباب جز تو بگزينم
چو رو کني به رهت درد و رنج نشناسيم
ز لطف روي تو دست از ترنج نشناسيم
اي زليخا دست از دامان يوسف باز کش
تا صبا پيراهنش را سوي کنعان آورد
ببوسم خاک پاک جمکران را
تجلي خانه ي پيغمبران را
خبر آمد خبري در راه است
سر خوش آن دل که از آن آگاه است
شايد اين جمعه بيايد ، شايد
پرده از چهره گشايد ، شايد
دست افشان پاي کوبان مي روم
بر در سلطان خوبان مي روم
مي روم بار دگر مستم کند
بي سر و بي پا و بي دستم کند
مي روم کز خويشتن بيرون شوم
در پي ليلا رخي مجنون شوم
هر که نشناسد امام خويش را
ترکه بسپارد زمان خويش را
                                                                                 موفق باشيد

                                                                                 التماس دعا

                                                                                م.عموحيدري

پاسخ نظرات (3)

... ادامه پاسخ نظرات (۲)

 

با توجه به زياد شدن حجم مطالب نوشته شده در پاسخ به نظرات و سوالات شما بزرگواران و محدوديت بلوگفا پاسخ به نظرات در دو پست متوالي ارائه شد. قبلاً از طولاني شدن اين بخش از همه شما عزيزان معذرت مي خوام.

 

پنجشنبه 8 مرداد1388 ساعت: 17:13

توسط : آشنا

سلام به مهندسین عزیز کریمی و عمو حیدری

 احسنت بر شما که دو باره خودی نشان دادید همت مهندس کریمی عزیز باعث شد تا جان دوباره ای به سایت داده شود مطلب مهمی که لازم است به عرض همشهریان برسانم اینکه افتتاح نانوایی سعید تا آنجا که من در جریان هستم به خاطر منفعت شخصی نبود که با یک حساب سر انگشتی میتوان نتیجه گرفت که ایشان شاید بخشی از حقوق آموزش و پرورش خود را هم در نانوایی هزینه کند قصد ایشان تحویل نان با کیفیت و قابل مصرف به همشهریانش بود که تا حدی هم موفق بود اگر قرار باشد کسی با نیت خدمت مورد تهدید قرار گیرد مطمین باشید که خداوند هم نظرش را از ما دریغ میکند باید وی مورد تشویق قرار گیرد و به کار پسندیده اش احسنت گفت آنهایی که به فکر انتقام جویی از قبول مسولیت وی در شورا هستند سخت در اشتباهند راهش تهدید نیست و به قول مثل معروف که یک عده عوضی راه میروند و یک عده راه را عوضی میروند آنها راه را عوضی میروند تجدید نظر در رویه الزامی است.

با تشکر از سعه صدر شهردار محترم جناب آقای یوسفی عزیز و معاونت شهردار جناب مهندس حسینی که در جریانات اخیر استادانه رهبری میکنند و مانع از بروز اغتشاش می شوند اختلافات درون شورا مشکلات آب شهر و تحرکاتی که بعضا دیده میشود اگر درایت این دو عزیز نبود ممکن بود اوضاع شهر را متشنج کند روز تجمع مردم در شهرداری من خود شاهد بودم که مهندس حسینی چگونه تلاش می کرد که مردم را آرام کند و شاید 70 درصد متفرق شدن مردم با مدیریت ایشان صورت گرفت مشکل بی آبی شهر مردم را در معرض خطرات مهم و شاید جبران ناپذیری قرار داده ام مردم فهیم شهر تودشک میدانند که شهرداری نمی تواند نقش اساسی ایفا کند مگر در حد پیگیری که من شاهدم بی وقفه در حال پیگیری هستند جا دارد مردم شهر در حد خور این دو عزیز از آنها تقدیر بعمل آورند.

.......................................................................................................

عرض سلام دارم خدمت آشناي عزيز.

بايد عرض كنم در مورد نانوائي سعيد بنده هم كاملاً با نظر شما موافق و همراه هستم و خود از نزديك شاهد تلاش پيگير آقاي غلامي مسؤل شوراي شهر تودشك هستم كه از وقت و سرمايه نسبتاً‌زياد خود براي خدمت به مردم عزيز شهر مايه گذاشتند. حتماً عزيزانمون اطلاع از تعطيل شدن نانواي شاطر بزرگوارمون (صفرعلي شاهميرزايي) كه همينجا جا داره شادي روحشون رو از خداي متعال بخواهيم  كه به حق سالهاي سال بدون منت زحمت كشيدند اطلاع دارند. اينكه چه اتفاقي رخ داد كه بعد از سالهاي سال تلاش و زحمت اين عزيز و فرزندانشون اين نانوايي تعطيل شد، الله اعلم.

 اما اينا مي خوام خدمتتون عرض كنم كه بعد از تعطيلي نانواي آقايي شاهميرزايي  محله تودشك با داشتن يك نانوايي دچار مشكلات زيادي شده بود كه پيگيري هاي آقاي غلامي جهت راه اندازي اين نانوايي كه با سرمايه شخصي خودشون اونو  راه انداختن  تا حدي مشكل را مرتفع كرد. جا داره از تلاش هاي ايشون از طرف خودم و همه مردم بزرگوار تودشك در مقابل همه حرفهاي بي انصافيانه اي كه راجع به ايشون گفته شد تشكري داشته باشم . 

 

پنجشنبه 8 مرداد1388 ساعت: 23:58

توسط : قاسمی

من هم آمدم سلامی به همه همشهریان از همه محله ها و عزیزان دست اندرکار این سایت یا وبلاگ (حقیقتاً من نفهمیدم فرق سایت و وبلاگ چیه) داشته باشم.

در مورد مشکل آب من هم با بعضی دوستان نظر دهنده موافقم که باید با بی عدالتی جنگید وهمه اهالی محله های مختلف باید دست به دست هم دهند و از اختلافات قدیمی دست بردارند و با بی عدالتی بجنگند و ترس را کنار گذارند و مثل همسر شهید خرمدشتی (که وقتی موضوع حرکت شجاعانه ایشان را شنیدم خیلی خوشحال شدم و هزاران آفرین بر این شیرزن و خدا انشا الله ایشان را برای فرزندان آن شهید بزرگوار و برای تودشک حفظ کند ) باید بود و حقیقتاً که شجاعت این زن از خیلی از مردهای ما بیشتر است.

این آقای آشنا هم که از آقای یوسفی و آقای حسینی تشکر می کند که در متفرق کردن مردم خیلی تلاش کردند باید بگویم عزیز جان خوب این بندگان خدا اگر اینگونه تلاش نکنند فردا وصله کارمند ضد نظام و ضد انقلاب و طرفدار آشوب و اغتشاش به اینها چسبانده می شود و این آقای یوسفی باید بعد از 30 سال بدون حقوق بازنشسته شود و برای آقای حسینی هم فاتحه سر می دهند پس باید اجباراً حرکتی بکنند ولی من و شما که آزادیم و وقتی همه من وشما ها به میدان بیایند همانطور که دوستان نظر دهنده گفته اند و پشت سر هم باشند آن موقع مسئولین تازه از خواب بیدار می شوند که مشکل چیست آب است نان است آشوب است اغتشاش است فتنه است بحران است .خوب می دانند که مردم تودشک که نجیب سر به زیر شریف ومحترمند و اصلاً آشوب در وجودشان راهی ندارد پس بررسی می کنند و می فهمند که مشکل خود آنها هستند و بی عدالتی خودشان. پس ای آشنا بدان که من و تو و همه ماها باید به صحنه بیاییم تا به عدالت برسیم چرا که مسئولین ما خوابند.

اما در مورد دبیرستان انصافاً اگر ساختمان دبیرستان در بالای کتابخانه درست می شد مشکلی پیش می آمد. بالاخره تودشکی ها می خواهند اختلافات قدیمی کمتر شود یا نه .

از طرفی دبیرستان فعلی در کنار جاده ترانزیت قرار دارد و و عبور از عرض جاده مشکلات و حوادثی هم ممکن است در طولانی مدت به بار بیاورد ودر بالای کتابخانه ممکن است این مشکل کمتر باشد. نظر دهنده های عزیز فرموده بودند آنجا به دبیرستان دخترانه نزدیک است خوب باشد .

مگر در شهر ها اینچنین نیست و مگر تودشک شهر نیست و این صحبت ها به نظر قدیمی است. به هر حال مکان آن خیلی مهم نیست. اصلا در جای فعلی باشد مهم پول است و طوری .که من شنیده ام یک میلیارده و ظاهراً هم درسته باید چسبید که دیگران ... نکنند .وبدانید که این جماعت مسئولین که یا کو هپایه ای هستند یا تحت نفوذ آنها از اختلافات ما خوشحال هستند و در کمین ... هستند.

.......................................................................................................

در پاسخ اين بزرگوار يه جمله عرض كنم كه قدري بي انصافي است اينگونه قضاوت راجع به مسولين زحمت كش شهر.

 البته بنده هم منكر اينكه انتقاد بر عملكرد عزيزانمون تو  برخي زمينه ها وارد هست نيستم، ولي اينكه منكر همه خدمات اين عزيزان بشيم خيلي بي انصافيه. اميدوارم كه خداوند توفيق خدمت به شما مردم عزيز را بيش از پيش به مسولين شهر  عطا كنه و توفيق سپاسگزاري از خدمات اين بزرگواران رو به ما. 

یکشنبه 11 مرداد1388 ساعت: 7:35

توسط : جواب قاسمی

سلام

این آقای قاسمی در نظرات قبلی در مورد دبیرستان گفته اما در مورد دبیرستان انصافاً اگر ساختمان دبیرستان در بالای کتابخانه درست می شد مشکلی پیش می آمد. بالاخره تودشکی ها می خواهند اختلافات قدیمی کمتر شود یا نه . از طرفی دبیرستان فعلی در کنار جاده ترانزیت قرار دارد و و عبور از عرض جاده مشکلات و حوادثی هم ممکن است در طولانی مدت به بار بیاورد ودر بالای کتابخانه ممکن است این مشکل کمتر باشد. نظر دهنده های عزیز فرموده بودند آنجا به دبیرستان دخترانه نزدیک است خوب باشد،مگر در شهر ها اینچنین نیست و مگر تودشک شهر نیست و این صحبت ها به نظر قدیمی است.

باید گفته شود اولاً فضای بالای دبیرستان حریم قنات تودشک است و امکان احداقث ساختمان به وسعت دبیرستان را ندارد.
ثانیاً اگر فضای خالی آن هم را بخواهند ساختمان دبیرستان را احداث کنند برای دیگر ادارات در آینده زمینی باقی نمی ماند البته چرا اگر مثل بهشت زهرا چند طبقه درست کنند ممکن است جا باشد.

ثالثاً اگر عبور از جاده در مکان فعلی برای تودشکی ها سخت باشد و ممکن است حوادثی به پیش آورد من می گویم نه تودشکی ها چهل پنجاه سال است که عادت کرده اند از عرض جاده عبور کنند و انشا الله مشکلی به بار نمی آید ولی اگر دبیرستان بیاید بالای کتابخانه تودشکچوئی ها باید از عرض خیابان عبور کنند و چون عادت ندارند حتماً حوادث ناگوار و جبران ناپذیری رخ می دهد. (اینجا دیگر دلسوزی این آقای قاسمی من را کشته که اگر به خاطر حرف های قشنگ ایشان در مورد آب و در مورد جذب پول قبل از ... کو پایی ها نبود ممکن بود ناسزا بگویم)

رابعاً فرمودند دختر و پسرهای دبیرستانی اشکالی ندارند در یک مسیر بروند مدرسه یک روزی نائین شهر شده بود و شهردار که دیده این مردم همان مردم ساده و با مرام و باصداقت و زحمت کشی هستند که در روستا ها زندگی می کنند گفته بود این مردم بویی از شهرنشینی نبرده اند وشهری که بناست همه اهالی وقتی بهم می رسند به هم سلام کنند و وسط خیابان های آن پشگل ریخته باشد این شهر نمی شود و سعی کردبه مردم القا کند که برای اینکه بگویند شما شهر نشین هستید بهم سلام نکنیدو این جو را حاکم کند که از وسط شهر و خیابان های اصلی چهارپایان عبور نکنند حال آقای قاسمی ما هم شهر گشته ایم و دیده ایم که دختر و پسرها متأسفانه چطور  ... و آیا این شهرنشینی و من امیدوارم شما ندانسته از روی جهالت این حرفها را زده باشی که اگردانسته باشد ......

خامساً می فرمائید به اختلافات قدیمی دامن زده نشود مگر دبیرستان تا کنون موضوع مورد اختلاف دو محله بوده آیا فکر نمی کنید بعضی افراد حتی در شورای شهر با طرح و بیان اینگونه موارد دنبال دو دستگی مردم محلات هستند و با طرح موضوعی که به عقل جن هم نمی رسد اختلاف ایجاد می کنند.

.......................................................................................................

پاسخ همه نظرات وسوالات راجع به دبيرستان در انتهاي همين پست ارائه مي شود. 

 

یکشنبه 11 مرداد1388 ساعت: 15:49

توسط : مستقیم آبادی

آقائی که جواب قاسمی را دادی خوب بود لااقل انصاف بخرج می دادی و بخاطر این قسمتهای مطلب ایشان که به قول شما دور

از تفرقه و اختلاف بود که در زیر آمده یک تشکر می کردی حال مکان دبیرستان خیلی مهم نیست. اصلا در جای فعلی باشد. مهم پول است و طوری که من شنیده ام یک میلیارده و ظاهراً هم درسته باید چسبید که دیگران ... نکنند .

وبدانید که این جماعت مسئولین که یا کو هپایه ای هستند یا تحت نفوذ آنها از اختلافات ما خوشحال هستند و در کمین ... هستند ودر مورد تجمع جلو شهرداری و مشکل آب گفته اند  پس ای آشنا بدان که من و تو و همه ماها باید به صحنه بیاییم تا به عدالت برسیم چرا که مسئولین ما خوابند.

این آقای قاسمی اینقدر هوشیار هست که علیرغم تمایل به جابجایی مکان دبیرستان از طرح و جدیت روی این موضوع می گذرد و می گوید اصلاً احداث دبیرستان در جای فعلی باشد و باید از اختلاف پرهیز کرد. 

 

یکشنبه 11 مرداد1388 ساعت: 11:41

توسط : احمدی

 

سلام
از اینکه مشکلات و مسائل روز را بیان می کنید سپاسگزارم

حالا بیایید از آقای یوسفی و آقای حسینی تعریف کنید که در جلوگیری از تجمع جلو شهرداری و متفرق کردن مردم چقدر سهم داشته اند.متاسف شدم این تصاویر را دیدم.

حقا که شهری که در خیابانهایش پر از ...است شهر نیست مسئولینش هم که به فکر آبادانی و شهرنشینی و رفاه مردم نباشند که همین است که باید در این تصاویر ببینیم.

.......................................................................................................

چه عرض كنم والله!!!؟

 

 

اما در پاسخ به سوالات و شايعات مطرح شده راجع به  موضوع دبيرستان كه ذهن خيلي از عزيزان را به خود مشغول كرده بود. راجع به مكان احداث اون خيلي بحثي نيست چرا كه اولاً موضوع مربوط به شهر تودشك هست و فراتر از اينه كه ما بخواهيم دعواهاي محلي تودشك و تودشكچويه را درش دخيل كنيم. من فكر مي كنم قضيه دبيرستان هم مثل قضيه سالن ورزشي بايد از ديد كلان تر نگريسته بشه  و اينكه دوستانمون بحث و دعواي محله اي رو مطرح كنند خيلي جالب نيست. من فكر مي كنم زمان اينجور بحث ها گذشته كما اينكه اكثر دوستاني كه نظر دادن هم بر همين اعتقاد بودن. سالن ورزشي  هم در مكاني ما بين محله تودشك و تودشكچويه ساخته شد و بدون اينكه اختلالي در كار اون پيش بياد همه عزيزان از اون استفاده مي كنند.

من فكر مي كنم زمان اون رسيده كه به قول سهراب شاعر عزيزمون كه مي گه :

 چشم ها را بايد شست!                جور ديگر بايد ديد!  

اما راجع به بحث يك ميلياردي كه آقاي بي ادعاي عزيز سر زبون ها انداختن و آقاي رضايي عزيز هم تأييدش كردن بايد بگم جاي سؤال واسه ما هم داره كه بدونيم اين عزيزان بر اساس كدام مستندات صحبت مي كنند. جا داره اگر اطمينان بر اين امر دارن مستند تر صحبت كنن تا شبه ها بر طرف بشه. اما بنده در  حد بضاعتم مداركي را از آقاي غلامي مسؤل شوراي اسلامي شهر دريافت كردم كه صحبت اين دوستان عزيز مبني بر واريز يك ميليارد تومن به حساب آموزش پرورش كوهپايه جهت بازسازي دبيرستان رو زير سوال مي بره. از دوستان عزيز خواهش دارم به تاريخ نامه هاي رد و بدل شده دقت كافي داشته باشن كه خود پاسخگوي همه اين شايعه پراكني ها و  شايد بهتر باشه بگيم تفرقه افكني هاست.

 چشم ها را بايد شست!                جور ديگر بايد ديد!  

اين تصوير نامه شوراي شهر تودشك خطاب به آقاي علي احمدي وزير آموزش و پرورش هستش كه به تاريخ ۲۲/۲/۱۳۸۸ نوشته شده و جناب وزير هم زيرش را پاراف كردن كه نوشته وزير محترم در نامه بعدي به صورت تايپ شده مشخص هست.

 

اينم تصوير نامه مشاور وزير آموزش و پرورش كه دستور جناب وزير رو كه زير نامه شوراي شهر پاراف كرده بودن به آقاي دكتر رئيسي رئيس سازمان نوسازي و توسعه و تجهيز مدارس كشور ابلاغ مي كنن. لازم به ذكره آقاي علي احمدي در تاريخ ۲۲/۳/۱۳۸۸ زير نامه رو پاراف كردن. يعني در اين تاريخ تازه دستور بررسي اين موضوع توسط وزير داده مي شه. به تاريخ ۳۱/۳/۱۳۸۸ هم به مسؤل مربوط ابلاغ شده. حالا كجاي دنيا قبل از دستور وزير بودجه يك ميلياردي به حساب كسي ريخته مي شه رو آقاي بي ادعاي پر مدعا كه ظاهراً همون پر مدعاي خالي بيشتر بهشون مي ياد بايد جواب بدن و بقيه دوستاني كه ندونسته حرف ايشون را تأييد مي كردن. (منظورم آقاي رضايي و بقيه عزيزانه)

 

 

در پايان  شعر زيبايي كه به مناسبت ولادت حضرت علي اكبر توسط "يا علي مدد" عزيز فرستاده شده رو به شما همشهريان عزيز تقديم مي كنم.

 

یکشنبه 11 مرداد1388 ساعت : 11:50

توسط : یا علی مدد

 

از دامان ليلا گلى بر آمد                            شبيه حضرت پيغمبر آمد 

از بهر عابدين ، برادر آمد                            به به به به على اكبر آمد 

از آغوش ليلا سر زد سپيده                        از بيت ثار الله سحر دميده

فرزند على ، على افريده                            نخل نجل نبى را ثمر آمد 

به به به به على اكبر آمد                           به به به به على اكبر آمد

شمس از نور رويش رفته به سايه              كوثر ز لعل او باشد كنايه  

روشنى بخش شمس و قمر آمد                 به به به به على اكبر (ع) آمد 

داده بر حق حسين بدر الدجا را                  شبه روى دلجوى مصطفى را  

صف شكن عرصه كربلا را                           شبه روى دلجوى مصطفى را 

 لشكر كربلا را افسر آمد                            به به به به على اكبر آمد 

خنده كند نوزاد، همچو كوكب                      بر روى عمه اش حضرت زينب

نور دل زينب اطهرآمد                                 به به به به على اكبرآمد 

 

                         ولادت حضرت علی اکبر مبارک باد.

پاسخ نظرات (2)

عرض سلام و ادب  و احترام خدمت همه همشهريان عزيز!

ميلاد با سعادت حضرت علي اكبر (ع) و روز جوان را خدمت تك تك جوانان گل و همينطور همه هشهريان عزيز تبريك عرض مي كنم.

با بخش دوم پاسخ نظرات در خدمت شما هستم و اميدوارم كه همچون هميشه پر انرژي و پرنشاط پيگير مسائل و مشكلات شهر باشين.

 

سه شنبه 6 مرداد1388 ساعت: 17:13

توسط :غریبه

سلام دوست عزیز از جندابه وصف الطاف بیکران کوهپایه و جزه طی این چند سال نسبت به دیگر ساکنین نچندان مهم این بخش حتی به ایالت نیو جرسی هم رسیده حالا جریان آش نذرشون هم از اون حرفای خیلی جالبه ... حالا خدا هم بشه مثل ما گولش زد و دوشید یانه باید دید شاید اینا بتونن دوست تودشکی در مورد سوال دیروزم انتظار داشتم از طراحان و دست اندر کاران  طومار به دست برامون اطلاعات بگیری نه از گنجینه آک و خاک خورده ذهنتون.

.......................................................................................................

خدمت دوست عزيزمون عرض كنم كه دست اندركاران طومار به دستي كه شما مي گين يه طوماري به مانند صدها طوماري كه سابق بر اين واسه الحاق تودشك به شهرستان نائين نوشتن، تهيه كردن. حالا اينكه چقد بتونن بهتر از قبل عمل كنن كه اين امر صورت بگيره الله اعلم. ولي خدايي اگه تودشك هم از كوهپايه جدا بشه كه علي مي مونه و حوضش پس خيلي اميدوار نباشين عزيز دلمون. ما حرفمون اين بود. حالا چه اطلاعاتي مي خواهين فراتر از ذهن آك و خاك خورده خودم، بگين تا بنده براتون بنويسم.

 

سه شنبه 6 مرداد1388 ساعت: 17:13

توسط : پست جدید

مهندسان عزیز! سلام.

از رونق وبلاگتان خیلی خوشحالم . عالیه ادامه بدین

.......................................................................................................

سلام! ممنون. ما هم از همراهي شما خوشحاليم.  

  

چهارشنبه 7 مرداد1388 ساعت: 8:41

توسط : غریبه

سلام آلبالو سلام شفتالو سلام با ظرفیت سلام با جنبه

خیلی دوست داری فقط ازت تعریف کنن نه

(ازدرد سخن گفتن و از درد شنیدن بامردم بیدرد ندانی که چه دردیست)

امید ندارم که به جایی برسی چون لنگی توواین ره همه پستی و بلندیست

تا چند بگویم که چنین باش چنان کن چسبیده به میزی چکنم درد که کم نیست

بی پرده بگویم سخن خویش مهندس این خانه ی بی پایه که سازی تو کلنگیست

آنچیز که گوینده از آن سخت ملولست در گفته یکی بودن و در اصل دو رنگیست.

.......................................................................................................

نمي دونم اين دوست عزيزمون روي سخنش با كي هستش ولي اگه با بنده هستن بايد جسارتاً عرض كنم بنده غلط بكنم. ما كوچيك همه شما هستيم.

 

چهارشنبه 7 مرداد1388 ساعت: 11:20

توسط : رضایی

سلام به همه خوبیها  و لعنت به هر چه بی عدالتی هست....

و خدایا هدایت کن آنهایی را که در مقابل بی عدالتی به جای دنبال حق رفتند و به فکر نماز و نذر و نیازند.

مردم باور کنید اگر افشا گری این بی ادعا نبود بودجه دبیرستان را هم کوپایی ها بالا می کشیدند و آفرین به تو بی ادعا که یکی دو روز بعد از این افشا گری ها و آوردن این طنز که چند روز هم از صحنه این وبلاگ حذف شد و بعد دوباره آمد و بعد این طنز کارساز ، مردم برای گرفتن حق خود جلو شهرداری جمع شدند.

مردم کوتاه نیایید نترسید آنجا که همه باهم هستید و پشت سر هم ایستادید و هوای هم را دارید هیچکس هیچ ... نمی تواند بکند چرا که شما آشوب گر نیستید اغتشاش گر نیستید بلکه با بی عدالتی مخالفید و بدنبال گرفتن حقتان هستند و چون نمی دهند باید حقتان را به زور بگیرید.

چرا باید یکجا 24 ساعته آب داشته باشد و یکجا در 48 ساعت یکی دو ساعت آب دارد.

و از شما هم که این وبلاگ را می نویسید تشکر می کنم و می خواهم که سانسور نکنید و جرأت بیشتر داشته باشید و جرعه ای همت و از کارها و حرف های بچگانه بعضی که از حفاظت و حراست و اطلاعات می ترسانند شما را نترسید و همینطور ادامه دهد که سهمتان در عدالت خواهی نزولی نشود.

.......................................................................................................

سلام به آقاي رضايي عزيز! قبل از همه يه گلايه از شمايي كه انتظار دارين سانسور صورت نگيره عرض كنم كه ادبيات شايسته خودتون و مردم عزيز و محترمي كه اين مطالب رو مي خونن داشته باشين تا سانسوري صورت نگيره.

بنده موافق سانسور نيستم ولي بايد به عرض شما و همه دوستان برسونم من بعد هر گونه حرف دور از شأن مردم عزيز تودشك زده بشه نه پاسخي برش داده مي شه و نه در بخش نظرات باقي مي مونه. بنده عذر مي خوام كه خيلي از حرفاتونو را نمي شد توي سايتي كه مخاطبيني تو همه رده هاي سني و از همه قشري داره و اكثريت غريب به اتفاق اون مردم فرهنگي شهر تودشك هستن كه در اقصا نقاط جهان ساكن اند ارجاع داد ولي خواهشي كه از همه عزيزان دارم رعايت ادب و احترام واسه خودتون و بقيه شهروندان، چه مقامات مسول و چه غير مسؤل ، چه تودشكي و چه غير تودشكي را بكنين.

اما راجع به بي عدالتي كه صحبتش را كردين بنده هم موافق نظر شما هستم و  تلاش براي احقاق حق بر همه مردم عزيزمون واجبه و بايد در مقابل بي عدالتي بايستند ولي اينم از راه قانونيش آقاي رضايي عزيز. بستن جاده بر روي راننده و مسافر محترم وبدون گناه كه شايد مريضي داشته باشن، شايد دانشجويي باشن كه امتحاني دارن، و شايد مسافري  كه كار واجبي، كار چندان معقولي به نظر نمي رسه.

راجع به اينكه فرمودين:

 "اگر افشا گری این بی ادعا نبود بودجه دبیرستان را هم کوپایی ها بالا می کشیدند"

بنده مداركي واسه صحبتهاي اين بي ادعاي عزيز راجع به اون يك ميلياردي كه كاش مرجع اين اخبار را هم اعلام مي كردن تا ما هم بدونيم، ارائه مي كنم كه گوياي همه سوء تفاهمات ايجاد شده خواهد بود.

 

چهارشنبه 7 مرداد1388 ساعت: 11:47

توسط : مخاطب همیشگی

سلام مهندس

از اینکه پاسخ من را در مورد دبیرستان کمی تا قسمتی دادین ممنونم. ولی نفرمودید این بودجه دقیقاً چقدر بوده و آیا اصلاً تصویب شده  واگه تصویب شده تخصیص هم پیدا کرده  واصلاً اینکه تو چه مرحله ایه و اگه میشه از شورای شهر یا شهرداری یا هر کسی که مسئول اون هست در خواست کنید که گزارش کار خودشون را راجع به این موضوع به مردم اعلام کنند و اگه به شما هم نمی دن که تو وبلاگتون منتشذر کنید لاقل در پورتال شهرداری اعلام کنند.

بازم تشکر.

.......................................................................................................

امر شما انجام شد. در انتهاي پست بعدي مدارك دريافت شده از مسؤل شوراي شهر جهت اطلاع شما دوست عزيز و همه همشهريان گلمون ارائه شده. من فكر مي كنم خودش گوياي همه مسائل باشه و نياز يه توضيح بيشتري نداشته باشه. كاش تا از خبري مطمئن نمي شديم اونو ارائه نمي كرديم تا ذهنيت اشتباه ايجاد نكنيم اميدوارم عزيزاني كه به اين شايعات دامن مي زنن آگاهانه نباشه و نيت بدي نداشته باشن. 

 

پنجشنبه 8 مرداد1388 ساعت: 9:38

توسط : ز ق

سلام  خسته نباشید .

گاهی به وبلاگتان سر می زنم و مدتی هم بود که از شما چندان خبری نبود و راجع به تودشک و محله های آن کمتر می نوشتید ولی از اینکه حضور فعال تری دارید تشکر می کنم. علت اینکه چند پست را حذف کردید چی بوده  اگر ممکن است دوباره آن موضوعات را در آرشیو بیاورید.

با تشکر

.......................................................................................................

فكر مي كنم آقاي مهندس عموحيدري  توضيح كاملي در انتهاي پست داستان آب دادن كه عين اون توضيح رو بنده دوباره در اين قسمت ارائه مي كنم:

"نه بنده و نه هيچ كدوم از كاربراي محترم و عزيز اين وبسايت اجازه حذف هيچ پستي رو از اين وبسايت نداريم و كنترل و نظارت كاملي روي پستاي درج شده حتما و هميشه وجود داشته و اگر قرار بر حذف بود از ابتدا به ثبت نمي رسيد، پستهايي كه در آرشيو وجود ندارن روي فضاي وبسايت بصورت پندينگ قرار داده شدن و هر زمان لازم باشه دوباره احيا ميشن اما اين پستها و موضوعاتشون شامل بر پستاييه كه عزيزمون تبريك و ترحيم در مراسمات مختلف زحمتشون رو كشيدن و همينطور يكي دو پست شخصي مثل اون پستي كه از تصاوير خودمون ( من و مهندس ) در زمان انجام پايان نامه گذاشته بوديم كه اين پستها هم اگر مورد علاقه دوستان باشه هر زمان قابل برگشت و قرار گيري در آرشيو مطالب هست . جا داره همينجا از كاربر محترم و عزيز اين وبسايت تبريك و ترحيم عزيز كه تو نبود ديگر كاربران زحمت مديريت مطالب اين وبسايت و زنده نگهداشتنش رو بر عهده داشتن ." 

 

پنجشنبه 8 مرداد1388 ساعت: 9:38

توسط : یا علی مدد

سلام آقا مصطفی

‎اعیاد بر شما و حسین و آقا و تبریک و ترحیم و فرامرز و حمزه (که اصلا هیچوقت خودش را نشان نداد و الکی جز نویسندگان قرار گرفت ) مبارک ‎

بی خبر بودیم از شما‏خوشبختانه حضور پیدا کردید البته همت حسین آقا ظاهراً یک کمی بیشتر هست‏‎ ‎یعنی در این مدت چند ماه گذشته یک جوری بی انگیزه به نظر می رسیدی فکر می کنم الان هم مهندس معمار مون (البته ببخشید) شما را دارد می کشاند. ناراحت نشوید مزاح بود شاید هم من اشتباه ‏می کنم البته حتماً برای خودت دلایلی داری‎ ‎همانطور که بعد از ماهها اولین کلام شما با این جمله شروع می شود که‏ و به خاطر کم سعادتی چند مدته از ۱۵ بهمن ۸۷ تا حالا که خب دلایل مخصوص خودش رو داشت عذر خواهی میکنم‎.‎

لطفاً اگر می شود دلایل را ذکر بفرمائید البته تا حدودی خودم در جریان هستم ولی فکر می کنم بعضی دلایل صرفاً یک توجیه بیشتر نیست‎ ‎و وقتی آدم کار قشنگی را انجام می دهد تا آخر پای کار می ایستد هر چند اگر همراه و بازدید کننده و نظر دهنده کم باشد، ‏چون این نوع ضعف هم تا حدودی به نوع کار شما بستگی دارد البته فرهنگ آن هم باید ایجاد شود که مطمئنا این فرهنگ ‏در ولایت ما پیشرفت صعودی دارد‏‎.‎

به هر حال امیدوارم حضور سبزتان ادامه یابد هر چند نظر دهنده و بازدید کننده خیلی کم باشد‎ .‎

البته تا حدودی هم به شما حق می دهم خود من هم بعضا در ایام الله اشعاری را در قسمت نظرات می نوشتم و به دلیل حضور ‏کم شما و از طرفی بازدید کننده ها دیگر کمتر نوشتم ولی گاهی بعنوان بازدید کننده همراه شما بودم‏‎.‎حال که شما هستید بنده هم با همان رویه قبلی با اشعاری در ایام الله البته اگر اجازه بدهید در خدمتان خواهم بود‏‎.‎

این روش جدید شما هم که نظرات را در قسمت اصلی درج می کنید و در حد توانتان پاسخ می دهید قابل تحسین است البته ‏اگر تداوم داشته باشد و از نظرات نظر دهندگان یا بی نظری آنها دلسرد نشوید.‏

یک حواهش هم از نظر دهندگان دارم(امثال بی ادعای پرمدعا که من در این اسم ایشان مانده ام که با نظراتش واقعا ‏هماهنگی دارد) که لطف کنند مطالب غیر دقیق ننویسند و در مطالب به مسئولین توهین نکنند و استرس و زمینه آشوب به پا ‏نکنند که اولا این کار درست نیست ثانیا خیلی ها ظرفیت آن را ندارند و منجر به این می شود که این آقایون مهندس مثل ‏چند ماه گذشته بروند و پشت سرشان را هم نگاه نکنند‎.‎

البته یک تشکر ویژه هم لازم است از تبریک و ترحیم داشته باشم که بعضی ایام مطالب خوب و به موقع لاقل یک تبریک یا تسلیتی می گفتند‎ هر چند که بعضی مواقع از سرکار یا جناب (آخه آخرش ما نفهمیدیم ایشان خانم هستند یا آقا و چه اصراری است که اسم واقعی ایشان درج نمی شود) خبری نبود ولی در غیبت کبری مصطفی و حسین باز هم خوب بود. ‎اگر در نوشتن مطالب و نوع بیان آن زیاد روی کردم عذر خواهی می کنم‏.

.......................................................................................................

بنده هم از همينجا مجدد اعياد بزرگ شعبانيه رو به شما و همه مردم عزيز شهر تبريك عرض مي كنم. راجع به كمرنگ شدن فعاليت وبسايت توضيحات مهندس مصطفي رو كه باز تو همون پست داستان آب گفته بودن خدمتتون ارائه مي دم و يه بند هم خودم بهش اضافه مي كنم:

"پرسيده شده بود دلايل نبود و حضور كمرنگ چند ماهه چي بوده كه بنده از دلايل اصليش ميتونم به بسته بودن آي پي وبسايت سرورمون بلاگفا تو تنها سرويس دهنده اينترنت منطقه و كم بودن و نبود اينترنت با كيفيت لازم اشاره كنم."

البته يه بخشيش هم كم همتي ما بود كه مي پذيريم و عذر خواهي مجددي هم از همه مخاطبين هميشگي مي كنيم.

 اما يه دونه عكس مي ذارم كه گوياي فعاليت كمتر ادمين سايت(مهندس مصطفي) هستش. مي خوام همه عزيزان ببينن ايشون تو چه شرايطي واسه شما مطلب مي نويسن. اين عكس داغ داغه. مال همين ديروز بعد از ظهر هستش كه رفته بودم خونشون يه سري بهش بزنم. 

 

اين عكس واقعي است!

 

پارك بهشت 2

به نام خدا

سلام خدمت همه دوستان و همشهريان عزيزمون و همدلان و همراهان رسانه اينترنتي تودشك

به عنوان پيام بازرگاني موضوع آب ، امروز بد نديدم صحبتي راجع به يه موضوع متفاوت داشته باشيم.

فكر ميكنم ده سالي باشه شهرداري به شهر قشنگ تودشك داده شده ولي چند روز پيش صحبتي بود با چند تا از رففا راجع به اين موضوع كه اين شهر از لحاظ فضاهاي تفريحي واقعا فقيره ! دريغ از چند متري فضاي سبز عمومي !

يه پارك بهشت داريم و يه پارك بهشت اونم كه هنوز تو بهشت و جهنم بودنش صحبت زياده!

اما بشنويد از تنها پارك شهرمون ( اگه بشه بهش گفت پارك!)

چند روز پيش با مهندس كريمي واسه تفريح و گردشي چند دقيقه اي يه سري زديم باهم چند كلامي توي اين پارك صحبت كنيم! نكته جالب توجهي وجود داشت كه احوالاتش رو از شهرداري هم جويا شديم . چند تايي المان شهري ورزشي تو اين پارك وجود داشت كه انگار چند ماهي هست در دست بازسازيه ولي اين چند ماه چند ماه ديگه طول خواهد كشيد . خدا عالمه!

ببينين

با تشكر از دوستان عزيزمون در شهرداري تودشك و همكاريهاي خوبشون و تلاش قابل ستايششون ،‌ خواهش ميكنم اگه ممكنه اين پارك رو مجدد رو به راه كنيم تا شادي رو به فرزندان كوچيك شهرمون كه عصرها اينجا از داشتن همين چند تا وسيله خوشحال بودن برگردونيم .

البته جواب شهرداري به اين مساله اين بود كه علت واژگوني و كنده شدن اين وسايل اين بوده كه واسه تعميرشون خواستن اقدام كنن ولي ديدن آوردن موتور جوش سيار به صرفه نيست قرار بر اين شده كه وسايل رو به جوشكاري انتقال بدن.

انشا ا... بتونيم شهرمون رو هر چه زيباتر و بهتر و قشنگ تر در آينده داشته باشيم.

   

شب، همه دروازه‌هايش باز بود

آسمان چون پرنيان ناز بود

گرم، در رگ هاي‌ ما، روح شراب

همچو خون مي‌گشت و در اعجاز بود

با نوازش‌هاي دلخواه نسيم

نغمه‌هاي ساز در پرواز بود

در همه ذرات عالم، بوي عشق

زندگي لبريز از آواز بود

بال در بال كبوترهاي ياد

روح من در دوردست راز بود

                                                                                                        موفق باشید

                                                                                                         التماس دعا

م. عموحیدری

داستان آب

بسم الله الرحمن الرحيم

يا سريع الرضا اغفر لمن لا يملك الا الدعا فانك فعال لما تشاء يا من اسمه دواء و ذكره شفاء و طاعته غني ارحم من راس ماله الرجاء و سلاحه البكاء يا سابغ النعم يا دافع النقم يا نور المستوحشين في الظلم يا عالما لا يعلم صل علي محمد و آل محمد و افعل بي ما انت اهله و صلي الله علي رسوله و الائمه الميامين من اله و سلم تسليما كثيرا

اي خداي زود گذر ، بيامرز كسي را كه جز دعا چيزي ندارد ، زيرا تو هر چه را بخواهي انجام ميدهي اي كسيكه نامش دواست و يادش شفاست و طاعتش توانگري ،‌ترحم فرما بر كسيكه سرمايه اش اميد و ساز و برگش گريه و زاري است ، اي عطا بخش نعمتها و اي برطرف كننده گرفتاريها ، اي روشني بخش وحشت زدگان در تاريكي ها ،‌اي داناي بي معلم ، درود فرست بر محمد و آل محمد و انجام ده درباره ما آنچه را كه تو شايسته آني و درود بر فرستاده او و آن پيشوايان با بركت از خاندانش و سلام فراوان بر همه آنها باد.

 

سلام

اميدوارم حال همه دوستان تودشكي و غير تودشكي بازديد كننده از وبسايت شهر تودشك خوب باشه و هميشه موفق و شاد و سلامت باشين

خدمت دوستان و همراهان رسيدم واسه تعريف داستاني كه شايد خيلي ها خيلي قشنگ تر و كامل تر از بنده برش واقف باشن ولي واسه خاطر اونايي كه زياد آگاهي ندارند اين داستان و تعريف ميكنم به اميد اينكه به جاي آرامش و خواب آلودگي يه مقداري خواب از سر بعضيامون بپره!

 داستان از جايي شروع شد كه آب ناب حيدر آباد شد يار بي وفا و كفاف مردم بي رياي تودشكو نداد ، قرار شد خارجيشو وارد كنن ، البته اونم با هزارو يه خواهش خواستن آب حيدر آباد كه خيلي وقت بود تنها و بي رقيب بود از تنهايي در بياد!

طبق معمول هر ساله امسالم با بي آبي مواجه بوديم و خب خيلي زودتر از هر سال ( ميگم هر ساله !‌نشون به همون نشون كه تو همه خونه هاي تودشك يا آب انبار هست يا چاه ! پس مشكل هر ساله بوده ، اگه نبود اين هزينه رو هيچكس متحمل نمي شد)

مردم به تنگ اومدن از بي آبي و مشكلش و روز پنج شنبه 11 تير رفتن شهرداري و چون جواب درستي نشنيدن ، وسط جاده اصفهان نائين تحصن كردن و از حدود ظهر شروع شد ، البته خيلي طول نكشيد و اونطوري كه من شنيدم تردد قطع نشد ولي كند شد ، ( ميگم شنيدم چون من اون روز با مهندس كريمي تودشك نبوديم ، رفته بوديم واسه جشن ازدواج پسر امام جمعه محترم ، آقا سعيد ! پس قاعدتا امام جمعه هم  اونجا نبودن چون پيش ما اصفهان تشريف داشتن)

راستش وقتي زنگ زدن ظهر و اينو گفتن زياد قابل باور نبود ، ولي خب بهترين روش يا شايدم اولين روشي بود كه به فكر مردم خطور كرده بود .

بعدش شايع شد كه يه تعداد دستگير شدن ، اسم رد شده و فلان و فلان ولي هيچكدوم صحت نداشت . يه تعدادي از مسئولين بخش اومدن طبق معمول وعده هايي داده شد و با تلاشهاي پرسنل شهداري كه واقعا بايد ازشون تشكر كرد قضيه ختم به خير ( بگم شد ؟! نشد ؟! )

خب از همون روز خدا رو شكر كجدار و مريض اداره آب و فاضلاب و شهداري پيگير اين داستان شدند تا اينكه از روابط علت و معلولي پيدا كنند پرتغال فروش رو!

گشتن و گشتن و گشتن! كندن و كوبيدن !

 

تا بعد از مدت زمان نچندان زيادي پيدا شد اون چيزي كه نبايد !

ديگه هيچي نميگم خودتون ببينين

 

خدا خيرشون بده زياد طول نكشيد از گشتن پشيمون شدن !!!!!!

تازه مردم فهميدن بابا دود از كنده بلند ميشه عجب كاري كرديم آب زلال و ناب حيدر آبادو با اين آب قاتي خواستيم !

اين عكسا تيكه هايي از لوله هايي بودن كه از زير زمين خارج شد و زياد فرصت واسه ديدنشون نبود چون بلافاصله نيست شدن ! حالا چطوري خدا ميدونه

كار با شكل ديگه اي ادامه پيدا كرد اونم اينكه ميكندن ولي لوله قبلي رو خارج نمي كردن ميزاشتن همون زير بمونه و يه لوله جديد جايگزين به جاش بهش اضافه ميكردن.

و پرسنل خدوم شب و روز در حال كارن تا اين مشكل رفع بشه

البته خب حل هر مشكلي غير ممكنه مشكلات ديگه اي رو به همراه نداشته باشه! ( يه 10 - 12 ساعتي تلفن ما به خاطر برخورد بيل شركت آب با پست مخابرات قطع بود!)

امروزم ديدم يه بخشايي از لوله ها تعويض شده

 ولي يه چيز ديگم امروز ديدم

واقعا زشته!

به اميد حل شدن كامل مشكل آب به اميد خدا و با همكاري همه ما ( بله همه ما ! يكي از كارگراي شركت آب پريروزا ميگفت بارون ايمان ماست ! نمي دونم زيادم به نظر نمي اومد سوادي داشته باشه ، شايدم اشتباه ميگفت ولي مشكل بايد از ريشه حل بشه ،‌ اين مهمه ! )

 يه چند كلامي ام به عنوان كوچيك همه عزيزان با همراهان و مونس هاي هميشگي تنها رسانه شهر قشنگ تودشك

نه بنده و نه هيچ كدوم از كاربراي محترم و عزيز اين وبسايت اجازه حذف هيچ پستي رو از اين وبسايت نداريم و كنترل و نظارت كاملي روي پستاي درج شده حتما و هميشه وجود داشته و اگر قرار بر حذف بود از ابتدا به ثبت نمي رسيد، پستهايي كه در آرشيو وجود ندارن روي فضاي وبسايت بصورت پندينگ قرار داده شدن و هر زمان لازم باشه دوباره احيا ميشن اما اين پستها و موضوعاتشون شامل بر پستاييه كه عزيزمون تبريك و ترحيم در مراسمات مختلف زحمتشون رو كشيدن و همينطور يكي دو پست شخصي مثل اون پستي كه از تصاوير خودمون ( من و مهندس ) در زمان انجام پايان نامه گذاشته بوديم كه اين پستها هم اگر مورد علاقه دوستان باشه هر زمان قابل برگشت و قرار گيري در آرشيو مطالب هست . جا داره همينجا از كاربر محترم و عزيز اين وبسايت تبريك و ترحيم عزيز كه تو نبود ديگر كاربران زحمت مديريت مطالب اين وبسايت و زنده نگهداشتنش رو بر عهده داشتن .

پرسيده شده بود دلايل نبود و حضور كمرنگ چند ماهه چي بوده كه بنده از دلايل اصليش ميتونم به بسته بودن آي پي وبسايت سرورمون بلاگفا تو تنها سرويس دهنده اينترنت منطقه و كم بودن و نبود اينترنت با كيفيت لازم اشاره كنم.

از دوستان به خاطر همراهيشون واقعا ممنونم

                                                                       موفق باشيد.

                                                                       التماس دعا

كي شعر تر انگيزد خاطر كه حزين باشد

يك نكته از اين معني گفتيم و همين باشد

از لعل تو گر يابم انگشتري زنهار

صد ملك سليمانم در زير نگين باشد

غمناك نبايد بود از طعن حسود اي دل

شايد كه چو وابيني خير تو در اين باشد

هر كو نكند فهمي زين كلك خيال انگيز

نقشش به حرام از خود صورتگر چين باشد

جام مي و خون دل هر يك به كسي دادند

در دايره قسمت اوضاع چنين باشد

در كار گلاب و گل حكم ازلي اين بود

كين شاهد بازاري وان پرده نشين باشد

آن نيست كه حافظ را رندي بشد از خاطر

كين سابقه پيشين تا روز پسين باشد

 

                                                                               م.عموحيدري